Ah, ah, when I was younger
وقتی جوونتر بودم
I, I should’ve known better
باید بهتر میدونستم
And I can’t feel no remorse
و من نمیتونم هیچ پشیمونی ای حس کنم
And you don’t feel nothing back
و تو هم هیچ حسی نداری
(Ah, ah!) got a new girlfriend
یه دوست دختر جدید داره
He feels like he’s on top
حس میکنه که در اوجه (خیلی خوشحاله)
And I don’t feel no remorse
و من نمیتونم هیچ پشیمونی ای حس کنم
And you can’t see past my blindness
و تو نمیتونی ماورای کوری منو ببینی
Oh, Ophelia
اوه افلیا (افلیا کاراکتری توی نمایشنامه ی هملت شکسپیر پایان میرسه, دیوانه میشه و خودش رو توی رودخونه غرق میکنه)
You’ve been on my mind, girl, since the flood
تو توی ذهن من بودی دختر, از زمانی که سیل اومد
Oh, Ophelia
اوه, افلیا
Heaven help the fool who falls in love
خدا به داد احمقی که عاشق میشه برسه! (خدا کمکش کنه)
I, I got a little paycheck
من, من فیش حقوقی ناچیزی دارم
You got big plans and you gotta move (whoo!)
تو برنامه های بزرگی داری و باید پیشرفت کنی
And I don’t feel nothing at all
و من اصلا هیچ حسی ندارم
And you can’t feel nothing small
و تو هم هیچ چیز کوچیکی نمیتونی حس کنی
Honey, I love you
عزیزم, عاشقتم
That’s all she wrote
این همه ی چیزیه که اون نوشت
Oh, Ophelia
اوه, افلیا
You’ve been on my mind, girl, like a drug, Oh, Ophelia
تو توی ذهن من بودی دختر, مثل یه مواد,اوه, افلیا
Heaven help the fool who falls in love
خدا به داد احمقی که عاشق میشه برسه.
Oh, Ophelia
اوه افلیا
You’ve been on my mind, girl, since the flood
تو توی ذهن من بودی, دختر, از زمانی که سیل اومد
Oh, Ophelia
اوه, افلیا
Heaven help the fool who falls in love
خدا به داد احمقی که عاشق میشه برسه.
Oh, Ophelia
اوه, افلیا
You’ve been on my mind, girl, like a drug, Oh, Ophelia
تو توی ذهن من بودی دختر, مثل یه مواد,اوه, افلیا
Heaven help the fool who falls in love
خدا به داد احمقی که عاشق میشه برسه
نظرات کاربران