دستم را بگیر
Hold My Hand
به تو دل ندهم به که دل بدهم تو بگو چه کنم دلتنگم
If I do not love you, Who do I love? You tell me what to do?…miss you
نه کنار توام نه قرار توام نه برای خودم میجنگم
I’m not by your side…I am not the reason for your peace too…Not for myself I’m at war1
آه از این بی خوابی از عمری بی تابی این بوده تقدیرم
Oh from this insomnia…From a life of impatience.. This has been my destiny
روزی از فرداها شاید در رویاها دستت را میگیرم
One day tomorrow I may hold your hand in my dreams
دستم را بگیر چشمت را ببند با من گریه کن همراهم بخند
Hold my hand… Close your eyes…Cry with me… Smile with me
عمر رفته را رها کن تو فقط مرا صدا کن
Let go of the past life…You just call me
اشکم را ببین غرق بارانم هم پر از دردم هم پریشانم
See my tears…I am drowning in the rain of tears…I’m full of pain..I’m confused and confused
عمر رفته را رها کن تو فقط مرا صدا کن دستم را بگیر
Let go of the past life…You just call me…hold my hand
همه باور من رخ دیگر من که میان دلم پنهانی
O all my beliefs…O my other face…That is hidden among my heart
تو بگو دل من همه حاصل من که تو درد مرا میدانی
You say my heart…O all my possessions(all of me)…That you know my pain
دستم را بگیر چشمت را ببند با من گریه کن همراهم بخند
Hold my hand… Close your eyes…Cry with me… Smile with me
عمر رفته را رها کن تو فقط مرا صدا کن دستم را بگیر
Let go of the past life…You just call me
نظرات کاربران