Stop it no! get you ass outta there! move it! go go go move move
برو برو برو تکون بخورین، تکون! بخورین نگهش دار، گمشین از اونجا بیرون
(bombs going off)
صدای سقوط بمب
(Helicopter noises)
صدای هلیکپتر
I can’t remember anything
نمی تونم چیزی بخاطر بیارم
Can’t tell if this is true or dream
حتی نمی تونم بگم که حقیقت داره یا خیالیه
Deep down inside I feel to scream
از درونم صدای شیون و ناله احساس می کنم
This terrible silence stops me
این سکوت وحشتناک، منو از ادامه زندگی باز میداره
Now that the war is through with me
حالا دیگه جنگ تو پوست و خونم رخنه کرده
I’m waking up, I cannot see
از خواب بیدار میشم، ولی چیزی نمی بینم
That there’s not much left of me
چیز زیادی از من نمونده
Nothing is real but pain now
دیگه چیزی جز درد برام حقیقت نداره
Hold my breath as I wish for death
نفسم رو به امید مرگ تو سینه حبس می کنم
Oh please god, wake me
آه، خدای من، لطفا(منو از این کابوس) بیدار کن
Back in the womb it’s much too real
انگار دوباره به رحم مادرم برگشتم
In pumps life that I must feel
جایی که باید ضربان زندگی رو احساس کنم
But can’t look forward to reveal Look to the time when I’ll live
وقتی به آینده ای که قراره توش زندگی کنم نگاه می کنم، نقطه درخشانی توش نمی بینم
Fed through the tube that sticks in me
با لوله هایی که به من وصل هستن تغذیه میشم
Just like a wartime novelty Tied to machines that make me be
درست مثل جنگ که زنده موندنم در گرو چسبیدن به ماشینای جنگی بود
Cut this LIFE off from me
منو از این زندگی لعنتی جدا کنین
Hold my breath as I wish for death
نفسم رو به امید مرگ تو سینه حبس می کنم
Oh please god, wake me
آه، خدای من، لطفا(منو از این کابوس) بیدار کن
Now the world is gone I’m just one
حالا دیگه تمام دنیا از من فاصله گرفتن و من تنها موندم
Oh god, help me
آه خدای من کمکم کن
Hold my breath as I wish for death
نفسم رو به امید مرگ تو سینه حبس می کنم
Oh please god, wake me
آه، خدای من، لطفا(منو از این کابوس) بیدار کن
Darkness imprisoning me
تاریکی من رو محصور کرده
All that I see Absolute horror
تنها چیزی که می بینم وحشت مطلقه
I cannot live I cannot die
نه میتونم زندگی کنم، نه می تونم بمیرم
Trapped in myself
در خودم گیر افتادم
Body my holding cell
بدنم مثل زندان شده
Landmine has taken my sight
مین بیناییم رو گرفت
Taken my speech
قدرت تکلمم رو گرفت
Taken my hearing
شنواییم رو گرفت
Taken my arms
بازوانم رو گرفت
Taken my legs
پاهام رو گرفت
Taken my soul
روحم رو گرفت
Left me with life in hell
و من را با یه زندگی جهنمی تنها گذاشت
نظرات کاربران