مجله علمی تفریحی بیبیس
0

دانلود کتاب لنین – زنان، کار، و اراده برای رهبری

بازدید 934
  • عنوان کتاب: Lean In / Women, Work, and the Will to Lead
  • نویسنده: Sandberg, Sheryl
  • حوزه: بیوگرافی
  • سال انتشار: 2113
  • تعداد صفحه: 212
  • زبان اصلی: انگلیسی
  • نوع فایل: pdf
  • حجم فایل: 1.19 مگابایت

من با اولین فرزندم در تابستان 2004 باردار شدم. در آن زمان، من گروه های فروش و عملیات آنلاین را در Google اداره می کردم. من سه سال و نیم قبل به شرکت ملحق شده بودم، زمانی که یک استارت آپ مبهم با چند صد کارمند در یک ساختمان اداری فرسوده بود. در سه ماهه اول من، گوگل به یک شرکت هزار نفری تبدیل شد و به یک پردیس چند ساختمانی نقل مکان کرد. بارداری من آسان نبود. تهوع صبحگاهی معمولی که اغلب با سه ماهه اول همراه است، من را به مدت نه ماه طولانی هر روز تحت تأثیر قرار می داد. تقریباً هفتاد پوند اضافه کردم و پاهایم دو سایز کامل کفش متورم شد و به توده‌های عجیب و غریبی تبدیل شد که فقط وقتی روی میز قهوه‌خوری قرار می‌گرفتم می‌توانستم ببینم. یکی از مهندسان حساس گوگل اعلام کرد که “پروژه نهنگ” به نام من نامگذاری شده است. یک روز، پس از یک صبح سخت که به ته توالت خیره شده بودم، مجبور شدم برای یک ملاقات مهم با مشتری عجله کنم. گوگل آنقدر سریع رشد می کرد که پارک کردن یک مشکل همیشگی بود و تنها جایی که می توانستم پیدا کنم خیلی دور بود. من در پارکینگ با سرعت دویدم، که در واقع به معنای آن بود که کمی سریع‌تر از خزیدن بارداری آهسته‌ام، چوب‌برداری کنم. این فقط حالت تهوع من را بدتر کرد و من به جلسه رسیدم و دعا کردم که تنها چیزی که از دهانم بیرون می آید یک زمین فروش باشد. آن شب، این مشکلات را برای شوهرم دیو تعریف کردم. او اشاره کرد که یاهو، جایی که او در آن زمان کار می کرد، پارکینگی برای مادران باردار در جلوی هر ساختمان در نظر گرفته بود. روز بعد، برای دیدن لری پیج و سرگئی برین، بنیانگذاران Google در دفترشان، که در واقع فقط یک اتاق بزرگ با اسباب‌بازی‌ها و وسایل پراکنده در سرتاسر زمین بود، وارد راهپیمایی شدم. سرگئی را در گوشه ای در وضعیت یوگا پیدا کردم و اعلام کردم که ما به پارکینگ بارداری نیاز داریم، ترجیحاً زودتر. او به من نگاه کرد و بلافاصله موافقت کرد و خاطرنشان کرد که قبلاً هرگز به این موضوع فکر نکرده بود. تا امروز، از اینکه متوجه نشدم زنان باردار به پارکینگ رزرو شده نیاز دارند، خجالت می‌کشم تا زمانی که درد پاهایم را تجربه کنم. به عنوان یکی از ارشدترین زنان گوگل، آیا مسئولیت خاصی برای فکر کردن به این موضوع نداشتم؟ اما مثل سرگئی هرگز به ذهنم خطور نکرده بود. زنان باردار دیگر باید در سکوت رنج می‌بردند و نمی‌خواستند درمان خاصی بخواهند. یا شاید آنها فاقد اعتماد به نفس یا سابقه کار هستند تا بخواهند مشکل برطرف شود. داشتن یک زن باردار در بالای جدول – حتی یک زن که شبیه نهنگ بود – تفاوت را ایجاد کرد. امروزه در ایالات متحده و کشورهای توسعه یافته، وضعیت زنان بهتر از همیشه است. ما بر دوش زنانی ایستاده‌ایم که پیش از ما آمده‌اند، زنانی که باید برای حقوقی که ما اکنون بدیهی می‌دانیم مبارزه می‌کردند. در سال 1947، آنیتا سامرز، مادر مربی قدیمی من لری سامرز، به عنوان اقتصاددان توسط شرکت استاندارد اویل استخدام شد. وقتی کار را پذیرفت، رئیس جدیدش به او گفت: «خیلی خوشحالم که تو را دارم. فکر می‌کنم با پول کمتر همان مغزها را به دست می‌آورم.» واکنش او به این احساس تملق بود. تحسین بزرگی بود که به او می گفتند مغز یک مرد را دارد. برای او غیر قابل تصور بود که برای او غرامت مساوی بخواهد. وقتی زندگی خود را با زندگی زنان دیگر در سراسر جهان مقایسه می کنیم، حتی بیشتر احساس قدردانی می کنیم. هنوز کشورهایی هستند که حقوق اولیه مدنی زنان را انکار می کنند. در سراسر جهان، حدود 4.4 میلیون زن و دختر در دام تجارت جنسی گیر افتاده‌اند. در مناطقی مانند افغانستان و سودان، دختران تحصیلات کمی دریافت می‌کنند یا اصلاً آموزش نمی‌بینند، زنان به عنوان دارایی شوهرانشان تلقی می‌شوند و زنانی که مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرند به طور معمول از زندگی خود بیرون رانده می‌شوند. خانه هایی برای رسوایی خانواده هایشان برخی از قربانیان تجاوز حتی به دلیل ارتکاب یک “جنایت اخلاقی” به زندان فرستاده می شوند. ما قرن ها جلوتر از رفتار غیرقابل قبول زنان در این کشورها هستیم.

I GOT PREGNANT with my first child in the summer of 2004. At the time, I was running the online sales and operations groups at Google. I had joined the company three and a half years earlier when it was an obscure start-up with a few hundred employees in a run-down office building. By my first trimester, Google had grown into a company of thousands and moved into a multibuilding campus. My pregnancy was not easy. The typical morning sickness that often accompanies the first trimester affected me every day for nine long months. I gained almost seventy pounds, and my feet swelled two entire shoe sizes, turning into odd-shaped lumps I could see only when they were propped up on a coffee table. A particularly sensitive Google engineer announced that “Project Whale” was named after me. One day, after a rough morning spent staring at the bottom of the toilet, I had to rush to make an important client meeting. Google was growing so quickly that parking was an ongoing problem, and the only spot I could find was quite far away. I sprinted across the parking lot, which in reality meant lumbering a bit more quickly than my absurdly slow pregnancy crawl. This only made my nausea worse, and I arrived at the meeting praying that a sales pitch was the only thing that would come out of my mouth. That night, I recounted these troubles to my husband, Dave. He pointed out that Yahoo, where he worked at the time, had designated parking for expectant mothers at the front of each building. The next day, I marched in—or more like waddled in—to see Google founders Larry Page and Sergey Brin in their office, which was really just a large room with toys and gadgets strewn all over the floor. I found Sergey in a yoga position in the corner and announced that we needed pregnancy parking, preferably sooner rather than later. He looked up at me and agreed immediately, noting that he had never thought about it before. To this day, I’m embarrassed that I didn’t realize that pregnant women needed reserved parking until I experienced my own aching feet. As one of Google’s most senior women, didn’t I have a special responsibility to think of this? But like Sergey, it had never occurred to me. The other pregnant women must have suffered in silence, not wanting to ask for special treatment. Or maybe they lacked the confidence or seniority to demand that the problem be fixed. Having one pregnant woman at the top—even one who looked like a whale—made the difference. Today in the United States and the developed world, women are better off than ever. We stand on the shoulders of the women who came before us, women who had to fight for the rights that we now take for granted. In 1947, Anita Summers, the mother of my longtime mentor Larry Summers, was hired as an economist by the Standard Oil Company. When she accepted the job, her new boss said to her, “I am so glad to have you. I figure I am getting the same brains for less money.” Her reaction to this was to feel flattered. It was a huge compliment to be told that she had the same brains as a man. It would have been unthinkable for her to ask for equal compensation. We feel even more grateful when we compare our lives to those of other women around the world. There are still countries that deny women basic civil rights. Worldwide, about 4.4 million women and girls are trapped in the sex trade.In places like Afghanistan and Sudan, girls receive little or no education, wives are treated as the property of their husbands, and women who are raped are routinely cast out of their homes for disgracing their families. Some rape victims are even sent to jail for committing a “moral crime.” We are centuries ahead of the unacceptable treatment of women in these countries.

این کتاب را میتوانید بصورت رایگان از لینک زیر دانلود نمایید.

Download: Lean In / Women, Work, and the Will to Lead

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بیشتر بخوانید