At city centre 9 pm
در مرکز شهر ساعت نه شب
Just like you wrote
همانطور که تو نوشتی
And I try to think about
سعی میکنم فکر کنم که
Snow coming in
برف میآید
Just like before
درست مثل قبل
I will be on stand-by
من آماده خواهم بود
Releasing the vapour
بخار را رها کن
Into the lung
به درون ریه
Letting the wings unfurl
بگذار که بالها باز شوند
And for a moment I feel young
و برای لحظه ای احساس جوانی میکنم
I call on the bird unfurl
پرنده را صدا میزنم: “(بالهایت را) بگشا”
It’s time to chose side now
اکنون زمان سو گیری است
That’s what you said
همین را گفتی
When we talked on the phone
وقتی تلفنی صحبت کردیم
So white our eyes
چشمهایمان بسیار سفید است
You are still
تو بی حرکتی
Are you paralyzed
آیا بی حس شدهای؟
Releasing the vapour
بخار را رها کن
Into the lung
به درون ریه
Letting the wings unfurl
بگذار که بالها باز شوند
And for a moment I feel young
و برای لحظه ای احساس جوانی میکنم
I call on the bird unfurl
پرنده را صدا میزنم: “(بالهایت را) بگشا”
نظرات کاربران