When the world was ending, I’d hold you in my arms
اگه دنیا داشت به پایان میرسید من تو رو در آغوشم نگه میداشتم
And we talked about the places we’d never been
و ما درباره جاهایی که تا حالا نرفتیم صحبت میکردیم
When the world was ending, we’d hold on to the past
وقتی دنیا داشت تموم میشد ما به گذشته چنگ میزدیم
‘Cause it’s all we thought that we would ever see
چون این تمام چیزیه که ما فکر میکردیم میتونیم ببینیم
But then the sun came right back
اما بعدش خورشید برمیگشت تو آسمون
And the birds sang as if nothing had happened
و پرنده ها شروع به خوندن میکردن انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده
And it’s alright, it’s okay
و همه چیز سرجاشه و خوبه
We will get another day
ما یک روز دیگه به دست میاریم
To begin again, to begin again, to begin again
برای شروع دوباره، برای شروع دوباره، برای شروع دوباره
I don’t know how, I don’t know why
نمیدونم چجوری، نمیدونم چرا
But I know that I will try
اما میدونم من تلاش خواهم کرد
To begin again, to begin again, to begin
برای شروع دوباره، برای شروع دوباره، برای شروع دوباره
To live and love and breathe again
برای دوباره زندگی کردن، عشق ورزیدن و نفس کشیدن
When the world was ending, wе looked up at the sky
وقتی دنیا داشت تموم میشد، ما به آسمون نگاه میکردیم
And we talkеd about the last song that we’d play
و راجب آخرین آهنگی که شنیدیم حرف میزدیم
So far from comprehending, they’d lift us to the stars (Lift us)
خیلی از فهمیدن دور بودیم، اونا ما رو به سمت ستاره ها بالا بردن
Never seen each other from so far away
هیچوقت خودمونو در این دوردستها ندیده بودیم
But then the sun came right back
اما بعدش خورشید برمیگشت به آسمون
And the kids played as if nothing had happened
و بچه ها شروع به بازی کردن میکردن جوری که انگار اتفاقی نیفتاده
And it‘s alright, it’s okay
و همه چیز سرجاشه و خوبه
We will get another day
ما یک روز دیگه به دست میاریم
To begin again, to begin again, to begin again
برای شروع دوباره، برای شروع دوباره، برای شروع دوباره
I don’t know how, I don’t know why
نمیدونم چجوری، نمیدونم چرا
But I know that I will try
اما میدونم من تلاش خواهم کرد
To begin again, to begin again, to begin
برای شروع دوباره، برای شروع دوباره، برای شروع دوباره
To live and love and breathe again
برای دوباره زندگی کردن، عشق ورزیدن و نفس کشیدن
And cry because I’m happy
و من گریه میکنم چون خیلی خوشحالم
(منظورش اینه بعد از اینکه شرایط عادی شد و یک روز دیگه برای زندگی کردن به دست میاره شروع به گریه کردن میکنه از خوشحالی)
And hold my friends like long-lost lovers
و دوستهام رو مثل عاشق های گم شده در آغوش میگرفتم
(اصطلاح long-lost lovers برای عشاقی به کار میره که مدت هاست همدیگه رو ندیدن)
Be kind to me and love each other
با خودم مهربون میشدم و همدیگه رو دوست داشتیم
The world keeps spinning on
دنیا به چرخیدنش ادامه میداد
And it’s alright, it’s okay
و همه چیز سرجاشه و خوبه
We will get another day
ما یک روز دیگه به دست میاریم
(Ooh, ooh, ooh, ooh, ooh)
I don‘t know how, I don’t know when
نمیدونم چجوری، نمیدونم چ زمانی
But I do know that we can
اما میدونم که ما میتونیم
Try to begin again, to begin again, to begin
تا تلاش کنیم دوباره شروع کنیم، دوباره شروع کنیم، دوباره شروع کنیم
To live and love and breathe again
برای دوباره زندگی کردن، عشق ورزیدن و نفس کشیدن
نظرات کاربران