Come in closer, know that I’m a mess
بیا نزدیکتر… بدون که من بههمریختهام.
Tangled up in wires
تو سیمها و هرجومرجها گیر افتادهام.
I can’t catch my breath
نمیتوانم نفس بگیرم.
I run, I run, I run
میدوم… میدوم… میدوم.
Pulling deeper, I cannot confess
عمیقتر فرو میروم و نمیتوانم اعتراف کنم.
Drowning in the chaos
در میان این آشفتگی دارم غرق میشوم.
I can’t catch my breath
نمیتوانم نفس بکشم.
I run, I run, I run
میدوم… میدوم… میدوم.
Come in closer, know that I’m a mess
بیا نزدیکتر… بدون که من کاملاً بههمریختهام.
Tangled up in wires
در سیمهای درهم و آشفتگی پیچیده شدهام.
I can’t catch my breath
نمیتوانم نفسی تازه کنم.
I run, I run, I run
میدوم… میدوم… میدوم.
Pulling deeper, I cannot confess
هرچه بیشتر فرو میروم، کمتر میتوانم حرفی بزنم.
Drowning in the chaos
در آشوب غرق میشوم.
I can’t catch my breath
نمیتوانم نفس بکشم.
—I run, I run
میدوم… میدوم—
Come in closer, know that I’m a mess
بیا نزدیکتر، من آشفتهام…
Tangled up in wires
درهمتنیده در سیمهای سرد و مشکلات.
I can’t catch my breath
نمیتونم نفس بکشم.
I run, I run, I run
میدوم… و باز میدوم…
Pulling deeper, I cannot confess
عمیقتر فرو میروم و نمیتوانم چیزی بگویم.
I can’t catch my breath
نفس کم آوردهام…
Come in closer, know that I’m a mess
بیا، ببین چه آشفتهام…
Tangled up in wires
درگیر مشکلات و تلههای ذهنیام.
I can’t catch my breath
نمیتوانم نفس بکشم.
I run, I run, I run
میدوم… میدوم… میدوم.
Pulling deeper, I cannot confess
عمیقتر و عمیقتر میروم، بدون توان اعتراف…
Drowning in the chaos
در آشوب غرق میشوم.
I can’t catch my breath
نمیتوانم نفس بکشم.
—I run, I run
میدوم… میدوم—
Come in closer, know that I’m a mess
بیا نزدیکتر، وضعیت من خراب است.
Tangled up in wires
در آشفتگیها پیچیده شدهام.
I can’t catch my breath
نمیتوانم نفس بکشم.
I run, I run, I run
میدوم… میدوم… میدوم.
Pulling deeper, I cannot confess
هرچه بیشتر فرو میروم، کمتر میتوانم چیزی بگویم.
I can’t catch my breath
دیگر نفس کم آوردهام…

نظرات کاربران