전부 사라질 것 같이 믿기지 않았어
انگار همهچی قرار بود ناپدید بشه، باورم نمیشد
돌고 돌아 시간 속에 다시 만났어
تو گذر زمان دور زدیم و دوباره به هم رسیدیم
시곗바늘이 밤을 가르며 멀리 왔지만
عقربههای ساعت شب رو رد کردن و دور شدن،
우리의 거리는 그대로야
ولی فاصلهمون همونطوری باقی موند
같은 계절 속을 맴돌다
تو همون فصلها چرخ میزدیم،
어느 날 불쑥 내게로 온 거야
تا اینکه یه روز یهو سر راه من سبز شدی
보고팠어 사실 많이
دلم برات خیلی تنگ شده بود، راستشو بخوای
지금 눈앞이 꿈만 같아
الان جلوی چشمام انگار یه خواب میبینم
오래 기다렸잖아
خیلی وقت منتظر بودم،
이제 더는 멀어지지 마
دیگه ازم دور نشو
전부 사라질 것 같이 믿기지 않았어
انگار همهچی قرار بود از بین بره، باورم نمیشد
돌고 돌아 시간 속에 다시 만났어
تو گذر زمان چرخیدیم و دوباره به هم رسیدیم
어떤 순간에도 널 기다렸어
تو هر لحظه منتظر تو بودم
끝까지 너를 택할게
تا آخر راه تو رو انتخاب میکنم
Ah, 하나로 이어졌던
آه، به یکدیگر وصل شده بودیم
Ah, 하나로 새겨졌던
آه، روی همدیگه حک شده بودیم
우리의 다정한 그 계절 속에
تو اون فصل پر از مهربونی ما،
영원히 함께 할 거야
تا ابد با هم خواهیم بود
더 멀리 가려고
برای اینکه بیشتر پیش بریم،
더 깊어지려고
برای اینکه عمیقتر بشیم،
우리 이야기들이
داستانای ما
시작된 거야
شروع شدن
그토록 빛나던 눈빛이
اون نگاه که اینقدر میدرخشید،
꿈속에서조차 생각이 났어
حتی تو خواب هم یادم میاومد
이제 알게 됐잖아
حالا دیگه فهمیدی،
너와 나의 이 길은 처음부터 하나였었단 걸
که این راه ما از همون اول یکی بود
전부 사라질 것 같이 믿기지 않았어
انگار همهچی قرار بود از بین بره، باورم نمیشد
돌고 돌아 시간 속에 다시 만났어
تو گذر زمان چرخیدیم و دوباره به هم رسیدیم
어떤 순간에도 널 기다렸어
تو هر لحظه منتظر تو بودم
끝까지 너를 택할게
تا آخر راه تو رو انتخاب میکنم
비로소 간절한 이 맘이
بالاخره این دل بیتابم
네게 닿았을까
بهت رسیده؟
우리 사랑했던 날은 사라지지 않아 (Oh, oh)
روزایی که عاشق هم بودیم از بین نمیرن (اوه، اوه)
돌고 돌아 기적처럼 다시 만났어 (다시 만났어)
چرخیدیم و مثل یه معجزه دوباره به هم رسیدیم (دوباره به هم رسیدیم)
긴 시간을 지나쳐왔지만
با اینکه زمان زیادی گذشته،
끝내 널 찾아낸 거야
آخرش پیدات کردم
Ah, 하나로 이어졌던
آه، به یکدیگر وصل شده بودیم
Ah, 하나로 새겨졌던
آه، روی همدیگه حک شده بودیم
우리의 다정한 그 계절 속에
تو اون فصل پر از مهربونی ما،
영원히 함께할 거야, ah
تا ابد با هم خواهیم بود، آه
영원히 함께인 거야
تا ابد با هم خواهیم بود
전부 사라질 것 같이 믿기지 않았어
انگار همهچی قرار بود از بین بره، باورم نمیشد
돌고 돌아 시간 속에 다시 만났어
تو گذر زمان چرخیدیم و دوباره به هم رسیدیم
نظرات کاربران