I’ve been traveling over mountains
من مایلها سفر کرده ام
Even through the valleys, too
حتی در طول دره ها نیز
I’ve been traveling night and day
شب و روز در حال سفر بوده ام
I’ve been running all the way
تمام راه در حال دویدن بوده ام
Baby, trying to get to you.
عزیزم من در تلاشم که به تو برسم
Ever since I read your letter
از وقتی نامه ات را خواندم
Where you said you loved me true
آنجا که گفته بودی صادقانه دوستم داری
I ‘ve been traveling night and day,
شب و روز در حال سفر بوده ام
I’ve been running all the way
تمام راه در حال دویدن بوده ام
Baby, trying to get to you.
عزیزم من در تلاشم که به تو برسم
When I read your loving letter
وقتی که نامه عاشقانه ات را خواندم
Then my heart began to sing
از آن پس قلبم شروع به آواز خواندن کرد
There were many miles between us,
مایلها بین ما فاصله بود
But they didn’t mean a thing.
اما اصلا مهم نبود
I just had to reach you, baby,
عزیزم فقط باید به تو می رسیدم
In spite of all that I’ve been through.
علی رغم همه آنچه که به آن مشغول بودم
I kept traveling night and day,
شب و روز به سفر ادامه دادم
I kept running all the way,
تمام راه به دویدن ادامه دادم
Baby, trying to get to you.
عزیزم من در تلاشم که به تو برسم
Well if I had to do it over
هیچ چیز نمیتواند مرا نگه دارد
That’s exactly what I’d do,
یا اینکه بتواند مرا از تو دور کند
Lord above me knows I love you
خدای بالای سرم میداند که من تو را دوست دارم
It was He who brought me through,
این او بود که مرا به راه انداخت
When my way was dark as night,
وقتی که راهم به تاریکی شب بود
He would shine His brightest light,
او نور تابناکش را تاباند
When I was trying to get to you.
وقتی که من در تلاش بودم که به تو برسم
نظرات کاربران