Oh, mama liked the roses
اووه, مامان گلهای رز دوست داشت
she grew them in the yard
که توی حیاط پرورش میداد
But Winter always came around
ولی همیشه زمستون نزدیک بود
and made the growing way too hard
و راه بزرگ کردن گلهای رز سخت میشد
Oh, mama liked the roses
اووه, مامان گلهای رز دوست داشت
and when she had the time
و هر وقت زمانشو داشت
She’d decorate the living room
اتاق پذیرایی رو تزئین میکرد
for all us kids to see
برای دیدن همه ما بچه ها
When I hear the Sunday bells ringing in the morning
وقتی صدای ناقوس کلیسای یکشنبه صبح رو میشنیدم
I remember crying when she used to sing
یادم میاد گریه میکردم وقتی مامان آواز میخوند
Oh, mama liked the roses
اووه, مامان گلهای رز دوست داشت
but most of all she cared
ولی بیشتر از اونها اون مراقب ما بود
About the way we learned to live
که چطوری یاد میگیریم زندگی کنیم
And if we said our prayers
و بگیم که دعاگو و سپاسگذار هستیم
You know I kept the family bible
بدون من توی خانواده ای مقدس بزرگ شدم
With a rose that she saved inside
با گل رزی داخلش نگهداری میشد
It was pressed between the pages
که الان بین صفحه های کتاب فشرده شده
Like it had found a place to hide
مثل اینکه جاییو پیدا کرده پنهان بشه
Oh, mama liked the roses
اووه, مامان گلهای رز دوست داشت
in such a special way
یه طور خاصی ( گلهاشو دوست داشت )
We bring them every Mother’s Day
ما اونها رو روزهای مادر میچیدیم
And put them on her grave
و روی سنگ قبرش میذاشتیم
Oh, mama liked the roses
اووه, مامان گلهای رز دوست داشت
Mmmmam
مامان
Mama liked the roses
مامان گلهای رز دوست داشت
Mmmmam
مامان
Oh, mama liked the roses
اووه, مامان گلهای رز دوست داشت
Mmmmam
مامان
نظرات کاربران