A very old friend came by today
دوستی بس قدیمی امروز به دیدنم آمد
‘Cos he was telling everyone in town
زیرا میخواست به هر کسی در شهر بگوید
Of the love that he just found
در باره محبوبی که به تازگی یافته
And Marie’s the name of his latest flame
و مری نام آخرین محبوب اوست
He talked and talked and I heard him say
او میگفت و میگفت و من می شنیدم
That she had the longest blackest hair
که او سیاهترین و بلندترین گیسوان را دارد
The prettiest green eyes anywhere
و زیباترین چشمان سبز در عالم را
And Marie’s the name of his latest flame
و مری نام آخرین محبوب اوست
* Though I smiled the tears inside were a-burnin’
اگرچه لبخند بر لب لیکن آتش اشکی در درون داشتم
I wished him luck and then he said goodbye
برایش خوشبختی آرزو کردم و او خدا حافظی کرد
He was gone but still his words kept returnin’
او رفته بود ولی هنوز حرفهایش در ذهنم مرور می شد
What else was there for me to do but cry
چه کار میتوانستم بکنم جز گریستن
Would you believe that yesterday
آیا باور میکنی که دیروز
This girl was in my arms and swore to me
همین دختر در آغوش من قسم خورد
She’d be mine eternally
که تا ابد از آن من باشد
نظرات کاربران