I saw the harbor lights
من روشنایی های لنگرگاه را دیدم
They only told me we were parting
آنها تنها به من گفتند که ما در حال جدا شدن هستیم
Those same old harbor lights
همان روشنایی های قدیمی لنگرگاه
That once brought you to me
که یکبار تو را به سوی من آورد
I watch’d the harbor lights
من روشنایی های لنگرگاه را به نظاره نشستم
How could I help if
چگونه می توانستم کمک کنم اگر
Tears were starting?
اشکها سرازیر میشدند؟
Good-bye to golden nights
شبهای طلائی خدا حافظ
Beside the silv’ry sea
کنار دریای نقره فام
I longed to hold you dear
مشتاقم که تو را در بر گیرم
And kiss you just once more
و یک بار دیگر ببوسمت
But you were on the ship
اما تو آنجا روی کشتی بودی
And I was on the shore
و من در ساحل
Now I know lonely nights
اکنون شبهای تنهایی را میشناسم
For all the while my heart is praying
قلبم مدام در حال دعا کردن است
That someday harbor lights
که روزی روشنایی های لنگرگاه
Will bring you back to me
تورا بسوی من باز گرداند
نظرات کاربران