Heard you’re in the city, I felt like total s–t
شنیدم تو شهری، حالم کاملاً افتضاح شد
Walking past the Tower Hotel
در حال رد شدن از کنار هتل تاور
I used to pick you up after shooting all day
یادمه تمام روز بعد از فیلمبرداری میومدم دنبالت
We’d drive around talking ’bout how we hate this place
با ماشین دور میزدیم و حرف میزدیم که چقدر از این شهر متنفریم
Luka says you’re dating again, it’s horrible
“لوکا” میگه دوباره رفتی تو رابطه، این وحشتناکه
Getting all your news through a friend
تمام اخبار تو رو از طریق یه دوست شنیدن
Been tryna hide that I’m still here stuck in your hell
داشتم سعی میکردم قایم کنم که هنوزم اینجا تو جهنم تو گیر افتادم
So really, man, if you’re out here doing well
پس واقعاً مرد، اگه اون بیرون حالت خوبه
Don’t tell me
بهم نگو
Don’t tell me
بهم نگو
I can’t hear it
نمیتونم بشنومش
Don’t tell me
بهم نگو
Spare me all the stories of how you’re moving on
منو از شنیدن تمام داستانهای اینکه چطور داری به زندگیت ادامه میدی، معاف کن
Lying to myself when I say that’s what I want
به خودم دروغ میگم وقتی میگم این چیزیه که میخوام
Part of me just wanted some proof
بخشی از وجودم فقط یه مدرک میخواست
It’s hurting you in the way it’s hurting me too
که تو هم داری به همون اندازهای که من درد میکشم، درد میکشی
And I know what you said as I was leaving your place
و میدونم وقتی داشتم از خونهت میرفتم چی گفتی
You’ve got a messed-up head and you need some space
تو یه ذهن بهم ریخته داری و به یه کم فضا نیاز داری
I said, “Yeah, that’s clear, go get some help”
منم گفتم “آره، واضحه، برو کمک بگیر”
But if you’re working on yourself
ولی اگه داری روی خودت کار میکنی
Don’t tell me
بهم نگو
Don’t tell me
بهم نگو
I can’t hear it
نمیتونم بشنومش
Don’t tell me
بهم نگو
I wish you the best but hope that you die inside
برات بهترینها رو آرزو میکنم ولی امیدوارم از درون بمیری
Every time I’m playing in London
هر بار که من تو لندن اجرا میکنم
If there is someone new that you’re out here f–king
اگه یه نفر جدیدی هست که داری اون بیرون باهاش میخوابی
Don’t tell me (It’s easier to never know)
بهم نگو (هیچوقت ندونستن راحتتره)
Don’t tell me (Than face it that you’re letting go)
بهم نگو (تا اینکه با این حقیقت روبرو بشم که داری رها میکنی)
I can’t hear it (Sometimes there’s just so much to say)
نمیتونم بشنومش (گاهی وقتا این همه حرف برای گفتن هست)
Don’t tell me (That it don’t matter anyway)
بهم نگو (که در هر صورت اهمیتی نداره)
Don’t tell me (It’s easier to never know)
بهم نگو (چون هیچوقت ندونستن راحتتره)
Don’t tell me (‘Cause I’ve still got a little hope)
بهم نگو (چون من هنوز یه کم امید دارم)
I can’t hear it (That you might want me back one day)
نمیتونم بشنومش (که شاید یه روزی منو دوباره بخوای)
Don’t tell me (And I can be the one to walk away)
بهم نگو (و اون موقع من کسی باشم که ول میکنه و میره)
Walk away (Walk away)
ول کنم برم (ول کنم برم)
Walk away
ول کنم برم
Walk away (Walk away)
ول کنم برم (ول کنم برم)
Walk away
ول کنم برم
Don’t tell me
بهم نگو
No, don’t tell me
نه، بهم نگو
نظرات کاربران