The last time I cried, I was sitting home,
اخرین بار که گریه کردم، خونه نشسته بودم
And it was deep in the night,
و در اعماق شب
Staring at the shadows and the flickering lights,
خیره بودم، به سایهها، به روشنایی های لرزان
Giving all that I had, to take them away,
داشتم همه چیزم رو میدادم تا اونها رو دور کنم
Giving all that I had, to make them pay;
همه چیزم رو میدادم تا بهای اونها رو بدن
The last time I cried, I could see the people,
اخرین بار که گریه کردم، تونستم ادمها رو ببینم
Long ago in the rain,
مدت ها زیر بارون
Waiting as the soldiers put them all on a train,
منتظر درمیان سرباز هایی که سوار بر قطار می کنند
And the hands on the bars, the eyes full of tears,
و دستها روی نردهها، چشمها پر از اشک
And the word is the same, for a thousand years,
و همه چیز به همان شکل، سال های سال
Eli Eli Lama, oh Lord, you have forsaken me,
(اه خدای من، خدای من، مرا رها کردهای (به فراموشی سپردهای
Eli Eli Lama, oh Lord, you have forsaken me;
(اه خدای من، خدای من، مرا رها کردهای (به فراموشی سپردهای
The last time I cried, I could not believe it,
اخرین باری که گریه کردم، نمی توانستم باورش کنم
When I held on a face,
وقتی هنوز ایستاده بودم
Staring at a soldier with his gun in the rain,
خیره به سربازی تفنگ به دست در زیر باران
It was the face of a child, my child here asleep,
این چهرهی یک کودک بود، کودک من اینجا در خواب
And the soldier who smiled, the man was me,
و سربازی که لبخند زد، مردی که من بودم
Eli Eli Lama, oh Lord, you have forsaken me,
(اه خدای من، خدای من، مرا رها کردهای (به فراموشی سپردهای
Eli Eli Lama, oh why, have you forsaken me?
اه خدای من، اه چرا، مرا رها کردهای (به فراموشی سپردهای؟)
Eli Eli Lama, oh Lord, you have forsaken me,
اه خدای من، خدای من، مرا به فراموشی سپردهای
The last time I cried, the last time I cried,
اخرین باری که گریه کردم، اخرین باری که گریه کردم
The last time I cried, the last time I cried,
اخرین باری که گریه کردم، اخرین باری که گریه کردم
The last time I cried, the last time I cried,
اخرین باری که گریه کردم، اخرین باری که گریه کردم
The last time I cried, the last time I cried,
اخرین باری که گریه کردم، اخرین باری که گریه کردم
The last time.
اخرین بار
زیبا و قشنگ
لطفا دقیق تر ترجمه کنید.شما باید در ترجمه امانت دار خوبی باشید!آیا معنی forsake فراموش کردن ایت یا رها کردن؟!!
سلام دوست عزیز، به نظرم منظور از رها کردن در اینجا همان فراموش کردن هست لذا منظور اصلی ثبت شده است و معنی رها کردن نیز در پرانتز اضافه شد. ممنون از توجه شما