I’m not your friend or anything
من دوست تو یا چیز دیگه ای نیستم
Damn, you think that you’re the man
لعنتی، نکنه تو فکر میکنی اون مردی (شخص) هستی که …
I think, therefore, I am
من فکر میکنم، به خاطر همین (از این رو)، من هستم
Stop, what the hell are you talking about?
بسه، داری در مورد چی حرف میزنی؟
Get my pretty name outta your mouth
(دیگه اسم قشنگ منو نیار)اسم قشنگ منو از دهنت در بیار
We are not the same with or without
ما با یا بدون اونا فرقی نداریم (ما اصلا شبیه هم نیستیم)
Don’t talk ’bout me like how you might know how I feel
در مورد من طوری حرف نزن که انگار می دونی من چه احساسی دارم
Top of the world, but your world isn’t real
تو در اوج احساساتی، اما دنیای تو واقعی نیست
Your world’s an ideal
دنیای تو ایده آله ((واقعی نیست))
So go have fun
پس برو خوش بگذرون
I really couldn’t care less
من به هیچوجه نمیتونستم به اون اهمیت بدم (کمتر از این نمیتونم بی تفاوت باشم)
And you can give ’em my best, but just know
و تو میتونی بهترین ام رو بهشون بدی (سلام منو بهشون برسونی)، اما اینو بدون که
I’m not your friend or anything
من دوست تو یا چیز دیگه ای نیستم (من نه دوست توام نه هیچ چیز دیگه)
Damn, you think that you’re the man
لعنتی، نکنه تو فکر میکنی اون مردی (شخص) هستی که …
I think, therefore, I am
من فکر میکنم، به خاطر همین (از این رو)، من هستم
I’m not your friend or anything
من دوست تو یا چیز دیگه ای نیستم (من نه دوست توام نه هیچ چیز دیگه)
Damn, you think that you’re the man
لعنتی، نکنه تو فکر میکنی اون مردی (شخص) هستی که …
I think, therefore, I am
من فکر میکنم، به خاطر همین (از این رو)، من هستم
I don’t want press to put your name next to mine, we’re on different lines
من نمیخوام اسم تو رو در کنار خودم بذارم (نمیخام با هم ازدواج کنیم)، ما در خطوط (مسیر) جدا و مختلفی هستیم (دنیای ما متفاوته)
So I wanna be nice enough, they don’t call my bluff
پس من میخوام به اندازه کافی خوب (مودب) باشم که اونا بلوف منو نمیزنن (منو دست نمی اندازند)
‘Cause I hate to find
چون متنفرم از
Articles, articles, articles
شنیدن مقالات، مقالات، مقالات (مجله ها)
I’d rather you remain unremarkable
ترجیح میدم که تو همینجور معمولی (عادی و بی تفاوت) باقی بمونی
Got a lotta interviews, interviews, interviews
کلی مصاحبه دارم، مصاحبه، مصاحبه
When they say your name, I just act confused
وقتی اونا اسمت رو گفتن، من فقط گیج و مبهوت میشم
Did you have fun?
بهت خوش گذشت؟
I really couldn’t care less
من به هیچوجه نمیتونستم به اون اهمیت بدم (کمتر از این نمیتونم بی تفاوت باشم)
And you can give ’em my best, but just know
و تو میتونی بهترین ام رو بهشون بدی (سلام منو بهشون برسونی)، اما اینو بدون که
I’m not your friend or anything
من دوست تو یا چیز دیگه ای نیستم (من نه دوست توام نه هیچ چیز دیگه)
Damn, you think that you’re the man
لعنتی، نکنه تو فکر میکنی اون مردی (شخص) هستی که …
I think, therefore, I am
من فکر میکنم، به خاطر همین (از این رو)، من هستم
I’m not your friend or anything
من دوست تو یا چیز دیگه ای نیستم (من نه دوست توام نه هیچ چیز دیگه)
Damn, you think that you’re the man
لعنتی، نکنه تو فکر میکنی اون مردی (شخص) هستی که …
I think, therefore, I am
من فکر میکنم، به خاطر همین (از این رو)، من هستم
I’m sorry
من متاسفم
I don’t think I caught your name
فکر نکنم، اسمت رو متوجه نشدم
I’m sorry
من متاسفم
I don’t think I caught your name
فکر نکنم، اسمت رو متوجه نشدم
I’m not your friend or anything (I’m not your friend)
من دوست تو یا چیز دیگه ای نیستم (من نه دوست توام نه هیچ چیز دیگه) (من دوستت نیستم)
Damn, you think that you’re the man
لعنتی، نکنه تو فکر میکنی اون مردی (شخص) هستی که …
(They wanna, they can try to)
(اونا میخوان، اونا میتونن تلاش کنن)
I think, therefore, I am (Damn)
من فکر میکنم، به خاطر همین (از این رو)، من هستم (لعنتی)
I’m not your friend or anything (Friend, they wanna)
من دوست تو یا چیز دیگه ای نیستم (من نه دوست توام نه هیچ چیز دیگه) (دوست؟ اونا میخوان)
Damn, you think that you’re the man (You’re the man)
لعنتی، نکنه تو فکر میکنی اون مردی (شخص) هستی که … (تو مردی هستی که)
I think, therefore, I am (Therefore, I am)
من فکر میکنم، به خاطر همین (از این رو)، من هستم (به خاطر همین، من هستم)
نظرات کاربران