What I thought wasn’t mine
انچه را که تصور میکردم متعلق به من نیست
In the light
در تابش نور
Was one of a kind,
گونه ای از یک
A precious pearl
گوهر گرانبها بود
When I wanted to cry
ان زمان که می خواستم غرق گریه شوم
I couldn’t cause I
نمیتوانستم چرا که
Wasn’t allowed
اجازه ای برای گریه نداشتم
Gomennasai for everything
به خاطر همه چیز متاسفم
Gomennasai, I know I let you down
متاسفم میدانم که ناامیدت کردم
Gomennasai till the end
متاسفم تا انتها
I never needed a friend
هیچگاه به یک دوست نیازمند نبودم
Like I do now
انچانکه که اکنون نیازمندم
What I thought wasn‘t all
چیزی را که گمان نمیکردم تا این حد
So innocent
پاک و معصوم باشد
Was a delicate doll
عروسکی ظریف
Of porcelain
و شکستنی بود(چینی)
When I wanted to call you
زمانی که میخواستم به تو زنگ بزنم
And ask you for help
و از تو تقاضای کمک کنم
I stopped myself
جلوی خودم را گرفتم
Gomennasai for everything
به خاطر همه چیز متاسفم
Gomennasai, I know I let you down
متاسفم میدانم که ناامیدت کردم
Gomennasai till the end
متاسفم تا انتها
I never needed a friend
هیچگاه به یک دوست نیازمند نبودم
Like I do now
انچانکه که اکنون نیازمندم
What I thought was a dream
انچه را که گمان میکردم تنها خیالی است
A mirage
وهمیست و
Was as real as it seemed
به اندازه ی سعادت و خوشبختی
A privilege
حقیقی و واقعی به نظر رسید
When I wanted to tell you
زمانی که میخواستم به تو بگویم
I made a mistake
که اشتباهی مرتکب گشته ام
I walked away
قدم زنان دور گشتم(خودداری کردم)
Gomennasai, for everything
متاسفم به خاطر تمام چیزها
Gomennasai, Gomennasai,
متاسفم
I never needed a friend
هیچگاه به یک دوست نیازمند نبودم
Like I do now
انچانکه که اکنون نیازمندم
Gomennasai, I let you down
متاسفم ..تورا ناامیدت کردم
Gomennasai, Gomennasai, Gomennasai,
متاسفم
نظرات کاربران