I am a creature of habit
من مخلوقی از عادتهام
And I move in circles around you
و دایرهوار دورِت میگردم
I will admit there’s a pattern
قبول میکنم که الگویی وجود داره
One I created myself
الگویی که خودم ساختمش
None of my lovers dared leave me
هیچکدوم از معشوقهام شهامت اینکه ترکم بکنن رو نداشتن
I grew impatient and stale
بیصبر و بیحوصله و کهنه بار اومدم
Didn’t look back once I’d left them
وقتی ترکشون میکردم دیگه به پشت سرم نگاهی نمیانداختم
Cause I always expected to fail
چون همیشه انتظار داشتم شکست بخورم
But this time it’s different
اما اینبار فرق میکنه
The rules don’t apply
قوانین بکار گرفته نمیشوند
But I need some distance to step out of line
اما من کمی فاصله نیاز دارم تا از مسیری که همیشه میرفتم خارج بشم
So grant me this wish and meet me back here in a year
پس این آرزوم رو برآورده کن و یک سالِ دیگه بیا و منو اینجا ببین
If we still exist, I can let go of my fear
اگر اونموقع هنوز “ما”یی وجود داشته باشه ، اونوقت میتونم ترسهام رو کنار بذارم
Fear of normalcy
ترسم از معمولی بودن،
Fear of the solid walls of our future and let go of my past
ترسم از دیوار های مستحکم آیندهمان و بیخیال گذشتهام میشم
I must be crazy to want this
من باید دیوونه باشم که این را بخواهم
Cause you are the girl of my dreams
چون تو دختر رویاهایم هستی
But I’m prone to ruin the good things
اما من علاقمند به خراب کردن چیزای خوبم
Cautious ’round balance it seems
بنظر میاد که راجع به متعادل بودن محتاطم
But with you it‘s different
اما کنارِ تو این چیزا فرق میکنه
The rules don’t apply
قوانین بکار گرفته نمیشوند
But I need some distance to step out of line
اما من کمی فاصله نیاز دارم تا از مسیری که همیشه میرفتم خارج بشم
So grant me this wish and meet me back here in a year
پس این آرزوم رو برآورده کن و یک سالِ دیگه بیا و منو اینجا ببین
If we still exist, I can let go of my fear
اگر اونموقع هنوز “ما”یی وجود داشته باشه ، اونوقت میتونم ترسهام رو کنار بذارم
Fear of normalcy
ترسم از معمولی بودن،
Fear of the solid walls of our future and let go of my past
ترسم از دیوار های محکم آیندهمان و بیخیال گذشتهام میشم
So grant me this wish and meet me back here in a year
پس این آرزوم رو برآورده کن و یک سالِ دیگه بیا و منو اینجا ببین
If we still exist, I can let go of my fear
اگر اونموقع هنوز “ما”یی وجود داشته باشه ، اونوقت میتونم ترسهام رو کنار بذارم
Fear of normalcy
ترسم از معمولی بودن،
Fear of the solid walls of our future and let go of my past
ترسم از دیوار های محکم آیندهمان و بیخیال گذشتهام میشم
نظرات کاربران