Yeah
آره.
?”I sometimes wonder, “What would I do in the next generation
بعضی وقتا با خودم میگم: «تو نسل بعد، من چی کار میکردم؟»
(یعنی اگه تو یه دورهی دیگه متولد میشدم، آدمش میبودم یا نه؟)
In 1940, if I was enlisted to fight for the nation, or
مثلاً تو سال ۱۹۴۰، اگه منو میبردن سربازی که برای کشور بجنگم، یا…
In 1960, if I had to fight for the rights of my people
یا تو سال ۱۹۶۰، اگه مجبور بودم برای حقوق مردم خودم بجنگم،
And laid down my life on the line so my grandkids could live a life that’s peaceful
و حتی جونم رو میذاشتم وسط که نوههام یه زندگی آروم داشته باشن،
‘Would I be on that? Would I be frontline? That’s what I’m thinkin
من واقعاً میرفتم جلو؟ خط مقدم میایستادم؟ این چیزیه که دارم بهش فکر میکنم.
If I was alive in the 1912 on the Titanic and it was sinkin’
اگه من سال ۱۹۱۲ زنده بودم و روی تایتانیک بودم وقتی داشت غرق میشد،
?’Who am I savin’? Am I fightin’ women and children, or am I waitin
کی رو مینجاتدادم؟ آیا میجنگیدم که زنها و بچهها اول سوار قایق شن، یا فقط میایستادم و نگاه میکردم؟
?”I wonder, “What would I do in the next generation
هی فکر میکنم: «تو اون نسل، من چی کار میکردم؟»
Battle of Karbala, if they captured me for the sake of my father
تو نبرد کربلا، اگه به خاطر پدرم میگرفتنم اسیرم میکردن،
(ارجاع به کربلا و ایستادگی در برابر ظلم)
?Would I stand on my honour like Hussein did it, and tell them to make me martyr
منم مثل حسین (امام حسین) سر شرفم میایستادم و میگفتم “شهیدم کن”؟
(یعنی آیا واقعاً تا آخرش پای حق میموندم؟)
?Would I really get smarter? Forgive my oppressor or stick to the creed
واقعاً عاقلتر میشدم؟ ظالممو میبخشیدم یا تا تهِ اعتقادم میرفتم و عقب نمیکشیدم؟
If I got locked inside like Nelson Mandela, but never was freed
اگه مثل نلسون ماندلا زندانی میشدم، ولی هیچوقت آزاد نمیشدم، چیکار میکردم؟
(نلسون ماندلا سالها زندان رفت تو مبارزه ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی.
I see a white man dance to rumba, ain’t study Patrice Lumumba
یه مرد سفیدپوست میبینم که داره با رقص و ریتم آفریقایی حال میکنه، ولی هیچوقت Patrice Lumumba رو نخونده و نمیدونه کی بوده.
(لومومبا رهبر استقلال کنگو بود که در ۱۹۶۱ کشته شد. اشارهاش: فرهنگ ما رو میگیرن ولی تاریخ درد ما رو نه.
But get on the stage and sing like sungba, lajaja-ja-ja, sungba
ولی همون آدم میره روی استیج و آهنگ و استایل ما رو تقلید میکنه، “سونگبا لاجاجاجا…” (یعنی فرهنگی که میدزده رو راحت اجرا میکنه.)
?”F–k it, I wonder, “What would I do in the next generation
به درک… هنوز میپرسم: «تو نسل بعد چی کار میکردم؟»
?Would I fight for justice? Is it the reason my mum named me David
من برای عدالت میجنگیدم؟ همین دلیلشه که مامانم اسمم رو گذاشت “دیوید” / داوود؟
(اشاره به داوود کتاب مقدس، پسری که چنگ میزد و با گُلیات جنگید. آلبوم هم اسمش “The Boy Who Played the Harp” ـه، یعنی “پسرکی که چنگ مینواخت”.
?How can you be king, how can you be king, don’t speak for the people
چطور میتونی بگی پادشاهی، ولی برای مردم حرف نزنی؟
Them man try draw me out and compare like me and these niggas are equal
یه سریا سعی میکنن منو تحریک کنن و منو با بقیه مقایسه کنن، انگار من و اینا یه سطحیم.
I’m a Black man and this bozo sayin’ my music socially conscious
من یه مرد سیاهپوستم و یکی از این دلقکها میگه: “آهنگاش اجتماعییه.”
While the mandem troll the responses, this world’s gone totally bonkers
در حالی که بقیه پسرها میرن کامنتا رو مسخره میکنن و همهچی دیوونه شده.
?”I sometimes wonder, “What would I do in the next generation
بعضی وقتا فکر میکنم: «تو نسل بعدی چیکار میکردم؟»
?But I’m knowin’ the answer, ’cause what am I doin’ in this generation
ولی راستش جوابش رو میدونم، چون باید ببینم الان، تو نسل خودم دارم چی کار میکنم.
Afraid to speak cah I don’t wanna risk it my occupation
میترسم حرف بزنم، چون نمیخوام با حرف زدن کارمو، حرفهمو به خطر بندازم.
We got kids under occupation, my parents, they wouldn’t get that
بچههایی هستن که زیر اشغال زندگی میکنن (اشاره به جنگها و اشغال نظامی)، ولی پدر و مادر من شاید این سطح از سانسور و فشار رو درک نکنن.
The people that died for our freedom spoke on justice, couldn’t accept that
کسایی که برای آزادی ما مردن، درباره عدالت حرف زدن و کوتاه نیومدن، اونا نمیتونستن خفه شن.
?I talk by the money on all my accounts, so why don’t I speak on the West Bank
من همیشه از پولم حرف میزنم، پس چرا در مورد کرانه باختری (West Bank / فلسطین) چیزی نمیگم؟
(اینجا خیلی مستقیمه: میگه چرا درباره اشغال و خشونت نمیگم، فقط راجع به پولم رپ میکنم. این بخش خیلی سیاسیه و حساسه، و خودش نشون میده سانسور و سایهبان و ترس چطوری روش نشسته.)
Remember growin’ up prejudice, the damage 7-7 did
یادمه با یکجور پیشداوری بزرگ شدم، آسیبی که «۷/۷» زد (بمبگذاریهای ۷ ژوئیه لندن ۲۰۰5).
Extremists and terrorists, I was afraid of the Taliban
افراطگراها و تروریستها… من از طالبان میترسیدم.
Can’t speak out on illegal settlers, now I’m afraid of a shadow-ban
الان نمیتونم راجع به شهرکنشینهای غیرقانونی حرف بزنم، چون میترسم سایدوبن / شَدو بن بشم (سکوت اجباری در شبکههای اجتماعی).
(یعنی حتی حرفزدن هم مجازات داره.)
?What would I do in the next generation
میگی تو نسل بعد چهکار میکردم؟
Critiquin’ African leaders
نقدِ رهبرای آفریقایی…
For sellin’ our country’s natural resources to the West for peanuts
که منابع طبیعی کشورامونو به غرب تقریباً مفت میفروشن.
If they don’t hear, they’ll feel us
اگه گوش نکنن، مجبور میشن حسش کنن. یعنی اعتراض میرسه به عمل.
I question what I’m alive for
من با خودم کلنجار میرم که: «واقعاً برای چی زندهام؟»
?Now, can you say you’re alive if you ain’t got somethin’ you’re willin’ to die for
اصلاً میتونی بگی «زندهای» وقتی هیچ چیزی نداری که حاضر باشی براش بمیری؟
?What am I willin’ to die for? What am I doin’ in this generation
من برای چی حاضر به مردنم؟ من تو این نسل واقعاً دارم چی کار میکنم؟
I get in my head sometimes, I feel like I’m in despair
گاهی تو ذهن خودم گیر میکنم، حس ناامیدی میگیرم.
‘That feelin’ of total powerlessness, I get that sinkin’ feelin
اون حس ناتوانیِ مطلق، اون حس فرو رفتن ته دلم رو کامل میگیرم.
That good ain’t defeatin’ evil
این حس که خوبی واقعاً داره نمیتونه بدی رو شکست بده.
I put that pain on vinyl, but feel like that s–t ain’t movin’ the needle
این درد رو رو صفحه (آهنگ/وینیل) میذارم، ولی حس میکنم حتی سوزن رو تکون نمیده، یعنی انگار هیچ تاثیری نداره.
Retweetin’ people, raisin’ awareness, in all fairness
ریتوییت کردن مردم، آگاهیرسانی، خب در انصاف بخوای بگی…
Ain’t gonna bring Chris back to his parents
این کارا کریسو (کسی که کشته شده/رفته) به پدر و مادرش برنمیگردونه.
But there’s no other option, it’s a process
ولی راه دیگهای نداریم. این یه پروسِه.
Gotta stand and protest cah they want man silenced
باید وایسی و اعتراض کنی چون اونا میخوان ما رو خفه کنن.
Cah they want man dead or they want man hopeless
چون یا میخوان ما مرده باشیم یا میخوان ناامید باشیم.
In the next generation, I spoke with my ancestors in the night and I showed them
برای نسل بعد… من دیشب تو ذهنم/روحیتم با اجدادم صحبت کردم و بهشون نشون دادم.
(داره وارد حالت مکالمهی روحی/عرفانی میشه، مثل داوود کتاب مقدس که با خدا حرف میزد.
They spoke with tears in their eyes for the brothers they lost and said it was progress
اونا با اشک تو چشماشون راجعبه برادرایی که از دست دادن حرف زدن و گفتن: «این خودش پیشرفته.»
“How can it be progress?” I asked him, confused, disgusted
گفتم: «چطور ممکنه این پیشرفت باشه؟» من گیج و بیزار بودم.
?They said, “David, just so you can fight this, you know how much sufferin’ touched us
گفتن: «دیوید، فقط همین که تو الآن میتونی باهاش بجنگی، میدونی ما چقدر عذاب کشیدیم تا به اینجا برسیم؟»
And you got a chance, we come from a time and a place where you couldn’t get justice
«تو فرصت داری. ما از دوره و جایی میآییم که هیچ عدالتی وجود نداشت.»
Had to find peace in the fact that we all answer to the one what we trust in
«ما مجبور بودیم آرامشمونو فقط تو این پیدا کنیم که آخرش همه جوابگو میشن پیش اون یکی (خدا) که بهش ایمان داریم.»
And in our generation, we did do peaceful protest, just like you
«و تو نسل ما هم ما اعتراض مسالمتآمیز کردیم، مثل شما.»
Burnt buildings, just like you, did boycotts, just like you
«ساختمون سوزوندیم، مثل شما. بایکوت کردیم، مثل شما.»
Sat in a hostel powerless, did feel powerless just like you
«بیقدرت نشستیم تو خوابگاهها و پناهگاهها، دقیقاً مثل حس بیقدرتی شما.»
And I know that it may sound strange, but we made some change and we’re just like you
«شاید عجیب به نظر بیاد، ولی ما یه کم تغییر ساختیم. ما هم مثل شماییم.»
I know that you question your character, I know that you suffer in silence
«میدونم که خودتو زیر سؤال میبری، میدونم توی سکوت درد میکشی.»
I know that it don’t feel right when you go to the club in Victoria Island
«میدونم وقتی میری کلاب توی ویکتوریا آیلند (لاجوردی و لاکچری نیجریه)، حالت خوب نیست.»
Cause how can you dance in the club? There’s a hundred people beggin’ outside it’
«چون چجوری میتونی اون تو برقصی وقتی صد نفر بیرون همون باشگاه دارن گدایی میکنن؟»
I know the sins of your father, I know that you’re desperate to fight them
«من میدونم گناههای پدرت چی بوده، میدونم تو با تمام وجود میخوای با اون چیزا بجنگی.»
So step in your purpose, speak for your people, share all your secrets
«پس برو توی رسالتت. برای مردمِ خودت حرف بزن. رازهاتو بگو.»
Expose your emotions, you might not see, but there’s people that need it
«احساست رو رو کن. شاید خودت نبینی، ولی آدمایی هستن که دقیقاً به همون نیاز دارن.»
Never demand it, and if God can grant it, manifest it and receive it
«هیچوقت گدایی نکنش. اگه خدا میتونه بهت بده، بهش شکل بده و بگیرش.»
“Your name is David, and that covenant sacred, you gotta promise you’ll keep it
«اسم تو داووده. این یه عهد مقدسه. باید قول بدی نگهش داری.»
(اشاره به داوود در کتاب مقدس/تورات/قرآن: کسی که با چنگش آرامش میداد و درعینحال جنگجو بود. خود آلبوم اسمش همینه.
Deep it, let man talk on the ting, but I bleed it
عمیقش کن. بذار بقیه فقط حرف بزنن، من دارم خونشو میدَم. یعنی من اینو زندگی میکنم.
Man wanna speak on the scene, but I seen it
یه عده میخوان راجعبه صحنه (زندگی ما / خیابون ما) حرف بزنن، ولی من واقعاً دیدمش.
Tried in the fire by Ghetts, I’m anointed
من وسط آتیش تست شدم، گِتز (یه رپر باتجربهی بریتانیایی از نسل قبل) منو تأیید کرد، یعنی دستچین شدم.
Kano passed me the torch, I received it
کِینو مشعل رو به من داد، و من گرفتمش.
(کِینو یکی از بزرگترین رپرهای نسل قبل و مربی/الگوی دیوه.)
God told me I’m the one, I believed it
خدا گفت «تو همونی»، و من باورش کردم.
Shout Hollowman ’cause he helped me achieve it
ادای احترام به Hollowman (Giggs)، چون کمکم کرد به اینجا برسم.
I’m the youngest of my brothers, father eased the burden on our mothers
من کوچیکترین بین برادرهامم. بابام حداقل یه بخشی از بار رو از روی دوش مامانهامون برداشت.
Give these niggas money, see their colours
به بعضیا پول بده، رنگ واقعیشون رو میبینی.
Don’t mix me with them, I’m not the one
منو با اونا قاطی نکن. من اون آدم نیستم.
Grind and miss the summer, when it comes, I’m Abraham, I sacrifice the sun
جون میکنم و کل تابستون رو از دست میدم، وقتی میرسه، من مثل ابراهیمم که خورشید رو قربونی میکنه.
Where I’m from, they sacrifice their son
اونجایی که من ازش میام، بعضیا حتی بچهشونو قربونی میکنن (میفرستن تو جرم و خطر).
Hold up, I ain’t finished, I ain’t done
صبر کن، تموم نشده، من هنوز حرف دارم.
My ancestors, my ancestors told me that my life is prophecy
اجدادم بهم گفتن زندگی من پیشگوییشدهست.
And it’s not just me, it’s a whole generation of people gradually makin’ change
و فقط من نیستم؛ این یه نسل کامله که یواشیواش داره تغییر میسازه.
There ain’t a greater task
کار بزرگتری از این نیست.
Shift that, make a name, make a start
هولش بده، اسم بساز، شروع کن.
They don’t know what they’re facin’ when they ask
اونا نمیفهمن با چی طرفن وقتی این سؤالو میپرسن (“تو چیکار میکنی واسه نسل بعد؟”).
With the will of David in my heart
با ارادهٔ داوود توی قلبم.
(هم داوود پیامبر/شاه توی کتاب مقدس؛ هم Dave خودش.)
The story of the boy who played the harp
این داستانِ “پسرکیه که چنگ میزد.”

نظرات کاربران