گرامافون
Gramophone
روی گرامافون، چرخیدن مهتاب
On the Gramophone, moon’s spin
تو سمفونی شب، آغاز من در خواب
in night’s symphony, my begging in dream
کوچه مشخص نیست، این روبرو دریاست
alley is unknown, This front is Sea
زیبایی محضه، حتا خدا اینجاست
it‘s pure beauty, Even God is here
تو باز می رقصی با موج با مهتاب، در باد
you dance waltz with wave with moon, in wind
من باز می رقصم کنج اتاق خواب، در یاد
i dance waltz on the corner of bedroom, in mind
تو مه فرو میریم سال هزار و چند با تو
we fade in fog, year 1000 and something, with you
هر روز پرواز از تجریش تا دربند با تو
every day a flight from Tajrish to Darband , with you
پرواز می کردیم تا کافه توی برف
we flew to cafe in snow
هی حرف پشت حرف
a word after a word
هی حرف پشت حرف
a word after a word
حالا تو این لحظه رو بام تهرانیم
now in this moment we‘re in Bame Tehran
بارون شروع می شه تو بیت پایانی
rain begins in the final line
تو باز می رقصی با موج با مهتاب، در باد
you dance waltz with wave with moon, in wind
من باز می رقصم کنج اتاق خواب، در یاد
i dance waltz on the corner of bedroom, in mind
تو مه فرو میریم سال هزار و چند با تو
we fad in fog , year 1000 and something, with you
هر روز پرواز از تجریش تا دربند با تو
every day a flight from Tajrish to Darband, with you
مهتاب می چرخه روی گرامافون
moon spins on the gramophone
تو باز می رقصی تنهایی تو بالُن
you dance alone again in balloon
بالُنِ شخصیِ پرواز تا تجریش
private balloon for the flight to Tajrish
انگار می گیری آینده رو از پیش
it’s like you realize Future before it takes place
این فصل از خوابم داره تموم میشه
this chapter of my dream is ending
بارون شروع میشه، بارون شروع می شه
Rain begins , Rain begins
نظرات کاربران