مجله علمی تفریحی بیبیس
0

دانلود رمان انگلیسی ” مانع قهرمان سما” – جلد 04

بازدید 499
  • عنوان: Yuusha-sama no Oshishou-sama – Volume 04
  • نویسنده: Yo Mintsuoka
  • سال انتشار: ?
  • تعداد صفحه: 254
  • زبان اصلی: انگلیسی
  • نوع فایل: pdf
  • حجم فایل: 3.50 مگابایت

صبح های لتیسیا زود شروع شد. فردی با موقعیت او می تواند انتخاب کند که وقتی خورشید در آسمان بلند بود از خواب بیدار شود و هر روز صبح لشکری از خدمتکاران به او خدمت کند. با این حال، او این کار را نکرد. در عوض، او در برابر خورشید طلوع کرد، زمانی که آسمان هنوز تاریک بود. او قبل از اینکه نانواها شروع به پختن نان خود کنند از خواب بیدار شد. از زمان ملاقات با وین، او هرگز در این زمان کوتاه نمی آمد. او در یک خوابگاه زنانه در آکادمی می خوابید. اتاقش مثل هر روز صبح تاریک بود. به طور رسمی، در حالی که آکادمی بر اساس موقعیت اجتماعی تبعیض قائل نمی شد، افراد اشراف همچنان اتاق های خصوصی دریافت می کردند. لتیسیا به دلیل پذیرش به عنوان دانشجوی بورسیه ویژه با رفتار ویژه ای مواجه شد. او شجاعی بود که جهان را نجات داده بود، و همچنین دختر دوک بود، بنابراین رفتار ویژه ای انجام می شد. تنها تعداد انگشت شماری از دانش آموزان دیگر از همین سطح از مهمان نوازی برخوردار شدند. لتیسیا از تختش بیرون لیز خورد. هوای قبل از سپیده دم سرد بود، به حدی که نفسش را می دید. زمانی که خورشید طلوع می کرد گرمتر می شد، اما بعداً این اتفاق نیفتاد. موهای طلایی اش زیر نور مهتاب می درخشید. با استفاده از آینه ای که روی کمدش نشسته بود، موهایش را بست و لباس هایش را مرتب کرد. این همان جایی بود که لتیسیا با دیگر خانم های نجیب تفاوت داشت. او ترجیح می داد که یک خدمتکار به او نرسد. قبل از خروج از اتاقش، یک بسته کوچک و با احتیاط پیچیده شده را از یک قفسه برداشت. ابزار جادویی راهرو را به اندازه ای روشن می کرد که بتواند راه برود. دانش‌آموزان دیگر هنوز خواب بودند، بنابراین او مراقب بود که به آرامی قدم بگذارد. مهارت او در پنهان کردن حضور خود با پنهان شدن از هیولاها در هنگام عبور آنها تقویت شد. او آن را با وین در طول کار آنها به عنوان ماجراجو یاد گرفته بود. در واقع، وین ابتدا آن را یاد گرفت و باید به او یاد می داد. او از ساختمان خوابگاه خارج شد. بیرون ساکت بود. فقط ماه و ستاره ها آسمان را روشن می کردند و سایه های تیره ای را روی زمین زیر درختان ایجاد می کردند. او به سمت خوابگاه مردانه رفت، یک بلوک دورتر از خوابگاه زنان. لتیسیا به آرامی بدنش را شل کرد و نفس عمیقی کشید. سپس با گام های سبک از زمین بلند شد. محیط اطراف او جریان داشت و خوابگاه مردان به زودی نمایان شد. پاهایش را آهسته کرد، از پشت درختی نگاه کرد و وین را دید که شمشیر خود را تاب می دهد. او هر فرم شمشیر را به آرامی تمرین می کرد و با دقت به موضع و شمشیر خود توجه می کرد. او تمام قدرت خود را در انتهای هر تاب متمرکز می کرد. تکنیک او بر قدرت بی رحمانه تکیه نمی کرد، بلکه از تمام بدنش برای ایجاد حرکات سریع استفاده می کرد. پس از گذراندن تمام فرم های اولیه، وین استراحت کرد تا نفس خود را بگیرد. در آن مرحله از روال معمول خود، او معمولاً به سمت غار پرنده سرگردان می‌دوید، جایی که برای کمک به آماده‌سازی و در عین حال تمرین پاهایش لازم بود. با این حال، هانا اخیراً یک کارگر جدید استخدام کرده است، بنابراین او دیگر نیازی به کار در آنجا صبح ها نداشت. از آنجایی که او دیگر صبح کار نداشت، دیگر نیازی به این‌قدر زود بیدار شدن نداشت، اما این عادت از قبل عمیقاً در بدنش جا افتاده بود. به خاطر او، برنامه لتیشیا هم زود بود. لتیسیا نفسش را بیرون داد… سپس بیرون آمد. شما این را دارید! مشتش را تلمبه کرد تا شجاعتش را جمع کند. چشمش به بسته ای که در دستش بود افتاد. قبل از رفتن مطمئن شد که آنجاست.

Leticia’s mornings started early. A person of her status could choose to wake up when the sun was high in the sky and have an army of maids attend to her every morning. However, she did not do so. Instead, she rose before the sun, when the sky was still dark. She woke up before the bakers even began to bake their bread. Ever since meeting Wynn, she never failed to get up at this time.
She slept in a women’s dormitory at the Academy. Her room was dark, as it was every morning. Officially, while the academy did not discriminate based upon social status, those of nobility still received private rooms. Leticia was given special treatment due to her admission as a special scholarship student. She was the Brave who had saved the world, and was also a duke’s daughter, so special treatment was a given. Only a handful of the other students received the same level of hospitality.
Leticia slipped out of her bed. The predawn air felt cold, to the point that she could see her breath. It would get warmer once the sun rose, but that wasn’t until later. Her golden hair shimmered in the moonlight. Using the mirror sitting on her dresser, she tied her hair and tidied her clothes. This was also where Leticia differed from other noble ladies. She preferred not to have a maid attend to her. She grabbed a small, carefully wrapped bundle from a shelf before leaving her room.
Magic tools illuminated the hallway just enough for her to be able to walk. The other students were still asleep, so she took care to step lightly. Her skill at concealing her presence was honed by having to hide from monsters as they passed by. She had learned it with Wynn during their work as adventurers. Actually, Wynn learned it first, and he had to teach it to her.
She left the dorm building. It was silent outside; only the moon and stars lit up the sky, creating dark shadows on the ground under the trees. She headed towards the men’s dormitories, a block away from the women’s. Leticia slowly relaxed her body and took a deep breath. Then, she took off with light steps. Her surroundings streamed past, and the men’s dorms soon came into view. Slowing her feet, she peeped from behind a tree and saw Wynn swinging his sword.
He practiced each sword form slowly, paying careful attention to his stance and his sword. He concentrated all of his strength into the end of each swing. His technique didn’t rely on brute strength, but instead used his entire body to create quick movements. After going through all the basic forms, Wynn took a break to catch his breath.
At that point in his routine, he’d usually run to the Wandering Bird’s Roost, where he was needed to help with preparations, while also training his legs. However, Hannah hired a new worker recently, so he no longer needed to work there in the mornings. Since he no longer had work in the morning, he didn’t need to wake up so early anymore, but the habit had already been deeply ingrained into his body. Because of him, Leticia’s schedule was early as well. Leticia breathed in… then out.
You’ve got this! She pumped her fist to gather her courage. Her eyes fell to the bundle in her hand. She made sure it was there before walking over.

این رمان را از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید.

Download: Yuusha-sama no Oshishou-sama – Volume 04

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بیشتر بخوانید