- عنوان: The House That BJ Built
- نویسنده: Anuja Chauhan
- سال انتشار: 2015
- تعداد صفحات: 289
- زبان اصلی: انگلیسی
- نوع فایل: pdf
- حجم فایل: 1.30 مگابایت
«لعنتی؟» سامار ویر سینگ در رختخواب بلند میشود و با گیجی به دنبال سرچشمه صدای ناهنجار میگردد، در حالی که سرش میتپد و میتواند ترکیدن کند. تلفن او در تاریکی سبز می درخشد و او به دنبال آن می رود و انگشت شست را به سمت پایین می کوبد تا لعنتی را ببندد. شانزده تماس بی پاسخ از زیشان وجود دارد. اما زی هرگز قبل از ظهر بیدار نمی شود. آیا قبلاً اینقدر دیر شده است؟ همچنین شانزده؟ سمر با او تماس می گیرد. «سلام؟» زیشن خان با صدایی خشن میگوید: «چه سلام-سلام، حرامزاده»، باریتون معروف او به سختی قابل تشخیص است. “اینجا توپ های ما روی تخته خردکن هستند و شما سلام می کنید؟ ما لعنتی شده ایم ما تمام شدیم ما مرده ایم لعنتی کجایی؟» سمر پاسخ می دهد: «در خانه. اینقدر دراماتیک نباش، زی. چه اتفاقی افتاده است؟» زیشن صدای ژولای عجیبی در می آورد. سمر دراز می کشد و سرش را تکان می دهد. “من متوجه نشدم. آهسته صحبت کن.» «آنلاین شوید و نامهای ما را در گوگل جستجو کنید. سپس با من تماس بگیر.» «اما—» اما زیشان قبلاً تلفن را قطع کرده است. سمر گوشی را روی تخت میاندازد و با ناراحتی به دنبال آیپد خود میگردد. در هیچ جا دیده نمی شود. کت و شلوار تیرهای که دیشب پوشیده بود، بههمراه کفشهای تنگی که استایلیستاش اصرار داشت «با آن رفته»، در پای تخت مچاله شده است. سمر می لرزد. خدایا آن لباس ناراحت کننده بود. او به سمت پنجره می رود و پرده ها را باز می کند و در خیره شدن خیره می شود. آه، آی پد وجود دارد.
‘What the hell?’ Samar Vir Singh rears up in bed, looking around dazedly for the source of the cacophony, his head throbbing fit to burst. His phone glows green in the gloom and he lunges for it, thumb jabbing downwards to shut the damn thing up. There are sixteen missed calls from Zeeshan. But Zee never wakes up before noon. Is it that late already? Also, sixteen? Samar calls him back. ‘Hello?’ ‘What hello-hello, bastard,’ laments Zeeshan Khan hoarsely, his famous baritone barely recognizable. ‘Here our balls are on the chopping block and you’re saying hello? We’re fucked. We’re finished. We’re dead. Where the hell are you?’ ‘At home,’ Samar replies. ‘Stop being so dramatic, Zee. What happened?’ Zeeshan makes a weird gibbering sound. Samar stretches and shakes his head. ‘I didn’t get that. Speak slowly.’ ‘Get online and Google our names. Then call me back.’ ‘But—’ But Zeeshan has already hung up. Samar drops the phone onto the bed and looks about blearily for his iPad. It is nowhere in sight. The dark fitted suit he had worn last night is lying crumpled inside-out at the foot of the bed, along with the tight shoes his stylist insisted ‘went’ with it. Samar shudders. God, that outfit was uncomfortable. He walks over to the window and yanks open the curtains, wincing at the glare. Ah, there’s the iPad.
این رمان را میتوانید از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید.
Download: The House That BJ Built
نظرات کاربران