I’m really sorry about the things that I said واقعا براي بخاطر چيزايي که گفتم متاسفم I’m kinda jealous and a little but unlucky in love من ي جورايي حسودم و يکمي توي عاشقي بد ادامه مطلب
Hit me like a shot in the heart مثل تیری به قلبم شلیک شدی Never shoulda played you so hard نباید انقدر بازیت میدادم Guess I played myself, that’s my fault فکر کنم خودمو بازی ادامه مطلب
I followed my heart into the fire به احساسم گوش دادم و افتادم تو آتش Got burned, got broken down by desire به خاطر خواسته هام داغون شدم و آتش گرفتم I tried, I tried ادامه مطلب
I Have Climbed The Highest Mountains من بلندترین کوه ها رو صعود کردهام I Have Run Through The Fields دشت ها رو پیمودهام Only To Be With You تا فقط با تو باشم Only To ادامه مطلب
Mama: She used to be my only enemy and never let me free مامان: اون تنها دشمنی بود که داشتم و هیج وقت بهم اجازه نمی داد Catching me in places that I knew I ادامه مطلب
Dark brown eyes shine in deep blue skies چشمای قهوهای تیره در آسمونای آبی تیره میدرخشه How come you make me lose my mind? چجوری باعث میشی از خود بیخود بشم؟ Kiss me slow as ادامه مطلب
When the stars burn out and die وقتی ستارهها خاموش میشن و میمیرن Do they fall out of the sky? از آسمون میوفتن؟ Do they find another home? خونهی دیگه ای پیدا میکنن؟ Cause I ادامه مطلب
Empty spaces – what are we living for? فضاهاي خالي (پوچي هاي درون) ، بخاطر چي زندگي ميکنيم ؟ Abandoned places – I guess we know the score زمين هاي متروکه ، فک کنم (ديگه) ادامه مطلب
Here I am Broken wings من اينجا هستم.با بال ها يي شكسته Quiet thoughts Unspoken dreams …افكاري خاموش و رويا يي نا گفته Here I am Alone again من اينجا هستم.دوباره تنها و اكنون And ادامه مطلب
Bright eyes, tell me why They’re playing us like toys چشمای براق بهم بگید چرا اونا با ما مثل اسباب بازی بازی میکنن؟ Break your silence for We gotta make some noise سکوتت رو بشکن ادامه مطلب