مجله علمی تفریحی بیبیس
0

دانلود رمان انگلیسی “آسمان های ایکشواکو”

بازدید 1039
  • عنوان کتاب: Scion of Ikshvaku
  • نویسنده/انتشارات: Amish Tripathi
  • سال انتشار: 2015
  • تعداد صفحه: 218
  • زبان اصلی: انگلیسی
  • نوع فایل: pdf
  • حجم فایل: 2.16 مگابایت

3400 سال قبل از میلاد، جایی در نزدیکی رودخانه گوداواری، رام هند در حالی که بدن بلند، لاغر و عضلانی خود را خم کرده بود، خم شد. وزنش را روی زانوی راستش گذاشت و کمان را ثابت نگه داشت. تیر در جای خود ثابت بود، اما می دانست که نخ کمان را نباید خیلی زود کشید. او نمی خواست عضلاتش خسته شوند. او باید منتظر لحظه عالی بود. باید یک اعتصاب پاک باشد. لاکشمن به برادر بزرگترش زمزمه کرد: «در حال حرکت است، دادا». رام جواب نداد چشمانش به هدف دوخته شده بود. نسیم ملایمی با چند تار مو که از موی عملی بالای سرش فرار کرده بود بازی کرد. ریش پشمالو و نامرتب و دوتی سفیدش به آرامی در نسیم بال می‌زد. رام با در نظر گرفتن قدرت و جهت باد زاویه خود را اصلاح کرد. او بی سر و صدا انگواسترام سفید خود را به کناری انداخت تا نیم تنه ای با پوست تیره و زخمی از جنگ نمایان شود. پارچه نباید با رها شدن پیکان تداخل داشته باشد. آهو در حالی که به بالا نگاه می کرد ناگهان متوقف شد. شاید غریزه با برخی از علائم هشدار وارد شده بود. رام می‌توانست صدای خرخر پایینش را بشنود که با ناراحتی پاهایش را می‌کوبید. در عرض چند ثانیه دوباره به جویدن برگ ها بازگشت چون سکوت حاکم شد. بقیه گله در فاصله کوتاهی قرار داشتند و شاخ و برگ های انبوه جنگل از دید پنهان مانده بودند. لاکشمن به آرامی گفت: «به پروردگار بزرگ پرشو رام، غرایز خود را نادیده گرفت. ‘خدا را شکر. ما به مقداری غذای واقعی نیاز داریم.

3400 BCE, somewhere near the Godavari River, India Ram crouched low as he bent his tall, lean and muscular frame. He rested his weight on his right knee as he held the bow steady. The arrow was fixed in place, but he knew that the bowstring should not be pulled too early. He didn’t want his muscles to tire out. He had to wait for the perfect moment. It must be a clean strike. ‘It’s moving, Dada,’ whispered Lakshman to his elder brother. Ram didn’t reply. His eyes were fixed on the target. A light breeze played with the few strands of hair that had escaped the practical bun atop his head. His shaggy, unkempt beard and his white dhoti gently fluttered in the breeze. Ram corrected his angle as he factored in the strength and direction of the wind. He quietly cast his white angvastram aside to reveal a battle-scarred, dark-skinned torso. The cloth should not interfere with the release of the arrow. The deer suddenly came to a standstill as it looked up; perhaps instinct had kicked in with some warning signals. Ram could hear its low snort as it stomped its feet uneasily. Within a few seconds it went back to chewing leaves as silence prevailed. The rest of the herd was a short distance away, hidden from view by the dense foliage of the forest. ‘By the great Lord Parshu Ram, it ignored its instincts,’ said Lakshman softly. ‘Thank the Lord. We need some real food.’

این رمان را میتوانید از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید:

Download: Scion of Ikshvaku

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بیشتر بخوانید