We were never in the park
ما هرگز تو پارک نبودیم
Talking on a seesaw teetering with our feelings in the dark
توو تاریکی، رو الاکلنگ در مورد احساساتمون حرف نزدیم
Ignoring tornado warnings
“هشدارهای گردباد” رو جدی نمیگیرم
He didn′t hold me in his arms
منو در آغوشش نگرفت
We didn’t stumble over the pages of our relationship arc
ما به صفحه های قوسی رابطه ـمون نخوردیم
Ignoring tornado warnings
“هشدار گردباد” رو جدی نمیگیرم
Don′t understand how quickly we get
نمیفهمم ما چقدر زود میرسیم
Right back in our rhythm without missing a step
بدون یه قدم اشتباه، به ریتمون برگشتیم
And logically the last thing I should have on my mind
و از لحاظ منطقی این آخرین چیزیه که باید توو ذهنم باشه
But I want you there sometimes
اما من، بعضی وقتا تو رو اونجا میخوام
I guess maybe that’s why I’m lying to my therapist
فکر کنم بخاطر همینه که به روان درمانگرم دروغ میگم
I keep saying things like
مدام چیزایی مثه این میگم:
“I never saw him and we never kissed”
“من هرگز ندیدمش، ما هرگز همو نبوسیدیم”
Now I think somehow in my mind
الان یجورایی توو ذهنم فکر میکنم
If I could convince him, if he doesn′t see it then maybe it doesn′t exist
اگه بتونم قانعش کنم، اگه نمیبینتش، شاید اصن وجود نداره
I think he’s onto me every time I say, “I′m over that son of a-“
فکر میکنم که که من میگفتم، من از اون پسر استفاده می کنم
I’m Lying to my therapist
من به درمانگرم دروغ میگم
I deserve an hour in a week
حقمه واسه یه ساعت در هفته
To focus on my thoughts
روی افکارم متمرکز شم
Not so obsessed with yours I can’t hear myself speak
نه اونقدر روت وسواسی باشم که نتونم حرفای خودمو بشنوم
I deserve my own consideration
حقمه به خودم توجه کنم
Sometimes I wish I kept
گاهی آرزوم میکنم کاش نگهش میداشتم
Some of my feelings in the basement so I still have some left
بعضی از احساساتم اون پایین ماییناس، پس هنوز یذره ازش باقی مونده (که بزنه بیرون)
Don′t understand how quickly we get
نمیفهمم ما چقدر زود میرسیم
Right back in our rhythm without missing a step
بدون یه قدم اشتباه، به ریتمون برگشتیم
And logically the last thing I should have on my mind
و از لحاظ منطقی این آخرین چیزیه که باید توو ذهنم باشه
But I want you there sometimes
اما من، بعضی وقتا تو رو اونجا میخوام
I guess maybe that’s why I′m lying to my therapist
فکر کنم بخاطر همینه که به روان درمانگرم دروغ میگم
I keep saying things like
مدام چیزایی مثه این میگم:
“I never saw him and we never kissed”
“من هرگز ندیدمش، ما هرگز همو نبوسیدیم”
Now I think somehow in my mind
الان یجورایی توو ذهنم فکر میکنم
If I could convince him, if he doesn’t see it then maybe it doesn’t exist
اگه بتونم قانعش کنم، اگه نمیبینتش، شاید اصن وجود نداره
I think he′s onto me every time I say, “I′m over that son of a-“
فکر میکنم که که من میگفتم، من از اون پسر استفاده می کنم
I’m lying to my therapist
من به درمانگرم دروغ میگم
I drive you home, you drive me crazy
من میرسونمت خونه، تو هم دیوونه ـم میکنی
But that’s not gonna stop me
اما حتی همینم قرار نیس مانعم شه
I call you, “Ouch”, you call me, “Baby”
صدات میزنم، صدام میزنی: “عزیزم”
But that′s not gonna stop me from
اما این مانع من نمی شه
From lying to my therapist
از دروغ گفتن به روان درمانگرم
I keep saying things like
مدام چیزایی مثه این میگم
“I never saw him and we never kissed”
“من هرگز ندیدمش، ما هرگز همو نبوسیدیم”
Now I think somehow in my mind
الان یجورایی توو ذهنم فکر میکنم
If I could convince him, if he doesn’t see it then maybe it doesn′t exist
اگه بتونم قانعش کنم، اگه نمیبینتش، شاید اصن وجود نداره
I think he’s onto me every time I say, “I′m over that son of a-“
فکر میکنم که که من میگفتم، من از اون پسر استفاده می کنم
I’m lying to my therapist
من به درمانگرم دروغ میگم
نظرات کاربران