Mm
مم
Mm-hm (Ah-ha)
مم-مم (اه-ها)
Uh (Shikitah)
اوه (خیلی مسئولیتپذیر)
I get wet at the thought of you (Uh-huh)
با فکر تو خیس میشم (آها)
Being a responsible guy (Shikitah)
به اینکه یه پسر مسئولیتپذیری
Treating me like you’re supposed to do (Uh-huh)
با من همونطوری که باید، رفتار کنی (آها)
Tears run down my thighs
اشکها از رونهام سرازیر میشن
A little initiative can go a very long, long way
یه کم پیشقدم شدن، میتونه خیلی خیلی تاثیرگذار باشه
Baby, just do the dishes, I’ll give you what you (What you), what you want
عزیزم، فقط ظرفا رو بشور، منم چیزی که میخوای رو بهت میدم
A little communication, yes, that’s my ideal foreplay
یه کم گفتگو، آره، این پیشنوازی ایدهآل منه
Assemble a chair from IKEA, I’m like, “Uh” (Ah)
یه صندلی از ایکیا رو سر هم کن، منم اینجوری میشم “اوه” (آه)
I get wet at the thought of you (Uh-huh)
با فکر تو خیس میشم (آها)
Being a responsible guy (So responsible; shikitah)
به اینکه یه پسر مسئولیتپذیری (خیلی مسئولیتپذیر)
Treating me like you’re supposed to do (Uh-huh)
با من همونطوری که باید، رفتار کنی (آها)
Tears run down my thighs
اشکها از رونهام سرازیر میشن
A little respect for women can get you very, very far
یه کم احترام برای زنها میتونه تو رو خیلی خیلی جلو بندازه
Remembering how to use your phone gets me oh so (Oh so), oh so hot
اینکه یادت باشه چطور از تلفنت استفاده کنی، منو خیلی (خیلی) داغ میکنه
Considering I have feelings, I’m like, “Why are my clothes still on?” (Mm)
“اینکه در نظر بگیری منم احساسات دارم، باعث میشه با خودم بگم “چرا لباسام هنوز تنمه؟
Offering to do anything, I’m like (Uh), “Oh my God”
“اینکه پیشنهاد بدی هر کاری انجام میدی، منم اینجوری میشم (آه)، “وای خدای من
I get wet at the thought of you (Uh-huh)
با فکر تو خیس میشم (آها)
Being a responsible guy (So responsible; shikitah)
به اینکه یه پسر مسئولیتپذیری (خیلی مسئولیتپذیر)
Treating me like you’re supposed to do (Uh-huh)
با من همونطوری که باید، رفتار کنی (آها)
Tears run down my thighs
اشکها از رونهام سرازیر میشن
I get wet at the thought of you (I get)
با فکر تو خیس میشم (خیس میشم)
Being a responsible guy (So, so, so, responsible guy)
به اینکه یه پسر مسئولیتپذیری (خیلی، خیلی، خیلی مسئولیتپذیر)
Treating me like you’re supposed to do (Supposed to do)
با من همونطوری که باید، رفتار کنی (باید بکنی)
Tears run down my thighs (Dance break)
اشکها از رونهام سرازیر میشن (وقت رقصه)
Oh
اوه
So responsible
خیلی مسئولیتپذیر
No
نه
I get wet at the thought of you (Uh-huh)
با فکر تو خیس میشم (آها)
Being a responsible guy (So responsible; shikitah)
به اینکه یه پسر مسئولیتپذیری (خیلی مسئولیتپذیر)
Treating me like you’re supposed to do (Uh-huh)
با من همونطوری که باید، رفتار کنی (آها)
Tears run down my thighs
اشکها از رونهام سرازیر میشن
نظرات کاربران