مجله علمی تفریحی بیبیس
0

دانلود رمان انگلیسی “پونیین سلوان”

بازدید 1080
  • عنوان کتاب: PONNIYIN SELVAN / WHIRLWINDS
  • نویسنده/انتشارات: Pavithra Srinivasan
  • سال انتشار: 2019
  • تعداد صفحه: 435
  • زبان اصلی: انگلیسی
  • نوع فایل: pdf
  • حجم فایل: 2.03 مگابایت

غروب در زیبایی اش آرام بود. دریا رام شده بود، شور و نشاطش آرام شده بود. امواج کم زمزمه در امتداد سواحل کودیکارای. کاتاماران ها و قایق ها روی آب ها هجوم آوردند و به سمت خشکی حرکت کردند. پرندگان در پایان تلاش روزانه خود برای رزق و روزی، از دریا به خانه بال می زدند. ماسه های سفید بکر کمی دورتر از آب کشیده شده بودند. فراتر از آن، جنگل متراکم و ضخیم، مناظر را مدعی شد، و به لیگ بر لیگ بی پایان گسترش یافت. حتی یک شاخه روی این درختان جنگلی کهنسال تکان نخورد. یک برگ هم زده نشد سکوت بر آنها سایه افکنده بود، حجابی ضخیم و خفه کننده که در چهار جهت کشیده شده بود. خورشید به افق فرو رفت، پرتوهای درخشان طلایی قرمز او در جایی که آسمان و زمین در جستجوی ابدی خود برای باهم بودن به هم رسیدند خیره کننده بودند. چند ابر سرگردان که در تلاشی بی‌ثمر برای پنهان کردن نور باشکوه خود ناکام ماندند، چند پرتوهای سرگردان را گرفتند و در آسمان غروب می‌درخشیدند. یک قایق کوچک روی دریا، نزدیک به ساحل، منفجر شد. امواج ملایم کاردستی را مانند گهواره کودک تکان می داد و مراقب بود که با کشتی کوچکی که زن جوانی را حمل می کرد، ویران نشود. و ما در یک لحظه توصیف هیجان انگیز و تقریباً محترمانه سندهان آمودان از پسر عموی جوانش را به یاد می آوریم. در واقع – این باید پونگوزالی باشد. گیلاس های مجلل او حتی یک گلبرگ از تاازامپو معطر را نگه می دارند، گویی می خواهند حقیقت نام او را نشان دهند. حلقه‌های بلند و سیاه ابریشمی به صورت موج از تاج او جاری می‌شد و شانه‌های باریک و زیبا را به سود می‌آورد. دریا اعماق خود را جست و جو کرد و منابع فراوانی مانند صدف ها، صدف های کوچک و مانند آن را در سواحل خود ریخت. او آنها را جمع کرده بود و در یک گردنبند جذاب که حالا گردن قو مانند او را تزئین کرده بود. راستش را بخواهیم بگوییم – آنها به جای اینکه زیبایی قابل توجه او را به خطر بیندازند، با زینت دادن به او به نوعی زیبایی غیرزمینی دست یافتند. اما پس از آن، چه جواهری عجیب و غریب می‌تواند چهره‌ای را تقویت کند و توصیفی را شکل دهد که زیبایی از هر نظر تجسم یافته باشد؟ او در قایق خود دراز کشید و عظمت هر حرکت او را محدود می کرد، بی حال، آزاد و مسحورکننده – و سپس صدایش را به آواز بلند کرد. آیا به همین دلیل بود که دریا مانند شیشه دراز کشیده بود و امواج آن آیینه آرامش؟ آیا به همین دلیل بود که باد خاموش شد و فریادهای تند خود را به زمزمه ای آرام بخش تبدیل کرد تا آهنگ صدای او را به دست آورد؟ آیا هر برگ و شاخه ای که درختان جنگلی دوردست را زینت می دهد، خش خش بی پایان خود را خاموش کرده است، فقط برای گوش دادن به آهنگ درخشان او؟ آسمان و زمین در فریضه ابدی آسمانی خود مکث می کنند، مست از زیبایی آواز نفیس او؟ و شاید به همین دلیل بود که حتی خورشید مدتی بیشتر درنگ کرد، نه اینکه افق را به سمت غرب فرو برد – فقط برای گوش دادن، کمی بیشتر، به صدای پونگوزالی.

The evening was serene, in its beauty. The sea lay subdued, its exuberance calmed; low waves murmuring along the shores of Kodikkarai. Catamarans and boats bobbed on the waters, making their way towards land; birds fluttered home from sea, at the end of their daily quest for sustenance. Pristine white sands stretched a little away from the water; beyond, dense, thick jungle claimed the landscape, extending for league upon endless league. Not a single branch on these hoary old forest trees swayed; not a leaf stirred. Silence lay upon them, a thick, stifling veil, stretching in all four directions. The sun sank to the horizon, his brilliant red-gold rays dazzling where sky and earth met in their eternal quest for togetherness. A few straggling clouds, failing in a fruitless attempt to hide his glorious light, caught a few stray beams and glowed bright in the evening sky. A tiny boat bobbed on the sea, close to the shore. Gentle waves rocked the craft like a child’s cradle, taking care not to play havoc with the little vessel—which carried a young woman. And we remember, in an instant, Sendhan Amudhan’s ecstatic, almost reverent description of his young cousin. Indeed—this must be Poonguzhali; her luxurious tresses even hold a single petal of the fragrant thaazhampoo, as if to bear out the truth of her name. Long, silky black ringlets flowed from her crown in waves, setting off slender, beautifully moulded shoulders to advantage. The sea scoured its depths and poured out bountiful resources: shells, tiny conches and the like, onto its shores; she had gathered and strung them into a fascinating necklace that now decorated her swan-like neck. Truth be told—they attained a sort of unearthly beauty by ornamenting her, rather than set off her considerable loveliness. But then, what sort of exotic jewel could possibly enhance a face and form that defied description—that was beauty incarnate in every way? She lay in her boat, majesty limning her every movement, languid, free and enchanting—and then she lifted her voice in song. Was this why the sea lay like glass, its waves a mirror of tranquility? Was this why the wind died down, tempering its raucous cries to a soothing murmur, in a bid to catch the cadence of her voice? Did every leaf and branch adorning trees in the distant forest silence their endless rustling, just to listen to her lilting melody? Sky and earth pause in their eternal, celestial duty, drunk with the beauty of her exquisite song? And perhaps this was why even the sun tarried a while longer, rather than make for the horizon and sink to the west —just to listen, a little more, to Poonguzhali’s voice.

این رمان را میتوانید از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید:

Download: PONNIYIN SELVAN / WHIRLWINDS

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بیشتر بخوانید