در مناجات ششم خمس عشر سخن از شکرگذاری است، نگاه انسان کنونی به مقوله شکرگذاری بیشتر توجه به نعمات دنیوی و مادی است و معمولا کمتر به نعمت های معنوی که به ما هدیه شده است توجه می نماییم و به همین دلیل هنگام شکرگذاری از خداوند نیز نگاه مان عمدتا به نعمت های دنیوی مانند مسکن و مقام و شخصیت و موقعیت و… است این درست است که هر نعمتی که موجب تکامل انسان می گردد، و از راه مشروع و حلال به دست آمده است و استفاده از آن جایز می باشد نعمت می باشد و به پاس آن انسان باید شکر خداوند را به جای آورد اما آنان که با نعمت های معنوی نیز آشنایی دارند و ار ارزش و اهمیت عقل و ایمان و ولایت و معرفت و محبت خداوند آگاهند، به خوبی می دانند که باید بیش از هر چیزی در قبلا آن نعمت ها به سپاسگذاری و شکرگذاری خداوند تبارک و تعالی بپردازند.
همانطور که می دانیم بزرگ ترین و برترین نعمات، فرجام و سرانجام نیک، و حسن عاقبت و هممچنین برخورداری از رحمت و رضای خداوند متعال در جهان دیگر است.
حضرت سجاد علیه السلام در مناجات ششم خمس عشر و در فراز اول این دعا به بیان ریزش مداوم نعمات الهی بر انسان می پردازد که غفلت از این مداومت نعمت ها انسان را از شکرگذاری نیز غافل می کند. به این معنا که هنگامی که انسان در معرض نعمت های خدا قرار می گیرد توجهش از خالق نعمت ها کم می شود و فقط به تأمین نیازهایش و لذت بردن از نعمت هایی که در اختیاز او قرار گرفته است اهتمام می ورزد.
پس در بیان حضرت سجاد علیه السلام وفور نعمت ها و توالی نعمت ها یکی از عوامل اساسی غفلت انسان از شکرگذاری خالق است
در ادامه مناجات ششم خمس عشریا مناجات الشاکرین سخن از قصور و کوتاهی انسان در شکرگزاری از خدا است که این نیز می تواند به دلیل عدم احاطه ما به نعمت های خدا است در واقع ما نمی توانیم همه نعمت هایی را که خداوند در اختیارمان قرار داده را بشناسیم و در نتیجه از شکر همه آنها عاجزیم و در نتیجه از انجام سپاس و شکری که از عهده مان ساخته است نیز کوتاهی می کنیم.
پخش صوتی تصویری مُناجاتُ الشاکرین به همراه ترجمه انگلیسی آن در ذیل قابل مشاهده است.
فایل صوتی تصویری این مناجات را از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید:
Download: 06-Shakerin
متن عربی و ترجمه فارسی مُناجاتُ الشاکرین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِلٰهِى أَذْهَلَنِى عَنْ إِقامَةِ شُكْرِكَ تَتابُعُ طَوْلِكَ، وَأَعْجَزَنِى عَنْ إِحْصاءِ ثَنائِكَ فَيْضُ فَضْلِكَ، وَشَغَلَنِى عَنْ ذِكْرِ مَحامِدِكَ تَرادُفُ عَوائِدِكَ، وَأَعْيانِى عَنْ نَشْرِ عَوارِفِكَ تَوَالِى أَيادِيكَ، وَهٰذا مَقامُ مَنِ اعْتَرَفَ بِسُبُوغِ النَّعْماءِ وَقابَلَها بِالتَّقْصِيرِ، وَشَهِدَ عَلىٰ نَفْسِهِ بِالْإِهْمالِ وَالتَّضْيِيعِ، وَأَنْتَ الرَّؤُوفُ الرَّحِيمُ الْبَرُّ الْكَرِيمُ، الَّذِى لَايُخَيِّبُ قاصِدِيهِ، وَلَا يَطْرُدُ عَنْ فِنائِهِ آمِلِيهِ، بِساحَتِكَ تَحُطُّ رِحالُ الرَّاجِينَ، وَبِعَرْصَتِكَ تَقِفُ آمالُ الْمُسْتَرْفِدِينَ، فَلَاٰ تُقابِلْ آمالَنا بِالتَّخْيِيبِ وَالْإِيآسِ، وَلَا تُلْبِسْنا سِرْبالَ الْقُنُوطِ وَالْإِ بْلاسِ؛
معبودم، پیاپی آمدن نیکی و محبّتت، برپاداشتن سپاست را از یاد من برد و فراوانی بخششت، مرا از شمارش ستایشت درمانده ساخت و در پی هم آمدن احسانت، مرا از یاد اوصاف نیکت بازداشت و پشت هم رسیدن نعمتهایت مرا از گسترش خوبیهایت درمانده کرد، این است جایگاه آنکه به فراوانی نعمتهای تو در برابر آن به کوتاهی خود اقرار دارد و به زیان خود به سستی در بندگی و هدر دادن نعمتها گواهی میدهد و تویی نیکخو و مهرورز، مهربان، نیکوکار، مهماننواز که خواهندهاش را محروم نمیکند و آرزومندش را از درگاهش نمیراند، به آستانت فرود میآید، بار امیدواران و در درگاه رحمت تو میایستد، آرزوهای عطاخواهان، پس آرزوهایمان را با محرومیت و ناامیدی روبرو مکن و جامه ناامیدی و دوری از رحمت را بر ما مپوشان؛
إِلٰهِى تَصَاغَرَ عِنْدَ تَعاظُمِ آلائِكَ شُكْرِى، وَتَضَاءَلَ فِى جَنْبِ إِكْرامِكَ إِيَّاىَ ثَنائِى وَنَشْرِى، جَلَّلَتْنِى نِعَمُكَ مِنْ أَنْوارِ الْإِيمانِ حُلَلاً، وَضَرَبَتْ عَلَىَّ لَطائِفُ بِرِّكَ مِنَ الْعِزِّ كِلَلاً، وَقَلَّدَتْنِى مِنَنُكَ قَلائِدَ لَاتُحَلُّ، وَطَوَّقَتْنِى أَطْواقاً لَاتُفَلُّ، فَآلاؤُكَ جَمَّةٌ ضَعُفَ لِسانِى عَنْ إِحْصَائِها، وَنَعْماؤُكَ كَثِيرَةٌ قَصُرَ فَهْمِى عَنْ إِدْراكِها فَضْلاً عَنِ اسْتِقْصَائِها؛ فَكَيْفَ لِى بِتَحْصِيلِ الشُّكْرِ وَشُكْرِى إِيَّاكَ يَفْتَقِرُ إِلىٰ شُكْرٍ ؟ فَكُلَّما قُلْتُ لَكَ الْحَمْدُ وَجَبَ عَلَىَّ لِذٰلِكَ أَنْ أَقُولَ لَكَ الْحَمْدُ.
معبودم، در برابر بزرگی نعمتهایت، سپاسم کوچک است و در کنار اکرامت بر من، ستایش و گزارشم از آن، خود را پست و ناچیز نشان میدهد، نعمتهایت از انوار ایمان، زینتهایی به من پوشاند و لطایف نیکیات خیمههایی از عزت بالای سرم افراشت و عطاهایت گردنبندهای زیبندهای به گردنم افکند که هرگز باز نشود و طوقهایی بر من آویخت که به هیچ روی گسسته نگردد، عطاهای انبوهت زبانم را از شمردنش ناتوان ساخته و نعمتهای فراوانت فهمم را از دریافتشان کوتاه کرده تا چه رسد به بررسی کامل آنها؛ سپاسگزاریات چگونه برای من امکانپذیر است درحالیکه سپاسم نسبت به تو خود نیازمند سپاسی دیگر است، پس هر نوبت که گفتم تو را سپاس، بر من واجب شد که به خاطر آن باز بگویم تو را سپاس،
إِلٰهِى فَكَما غَذَّيْتَنا بِلُطْفِكَ، وَرَبَّيْتَنا بِصُنْعِكَ، فَتَمِّمْ عَلَيْنا سَوَابِغَ النِّعَمِ، وَادْفَعْ عَنَّا مَكارِهَ النِّقَمِ، وَآتِنا مِنْ حُظُوظِ الدَّارَيْنِ أَرْفَعَها وَأَجَلَّها عاجِلاً وَآجِلاً، وَلَكَ الْحَمْدُ عَلىٰ حُسْنِ بَلائِكَ، وَسُبُوغِ نَعْمَائِكَ، حَمْداً يُوافِقُ رِضَاكَ، وَيَمْتَرِى الْعَظِيمَ مِنْ بِرِّكَ وَنَدَاكَ، يَا عَظِيمُ يَا كَرِيمُ، بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
معبودم، همانگونه که ما را به لطفت تغذیه کردی و با احسانت پروریدی، پس نعمتهای سرشارت را بر ما به انجام رسان و ناگواریهای ناخوشایند را از ما دور کن و از بهرههای هر دو جهان بالاتر و برترش را چه الان و چه در آینده به ما عطا کن، تو را سپاس بر خوبی آزمونت و بر نعمتهای سرشارت، سپاسی که درخور خشنودیات باشد و خیر وجودت را بهسوی ما جلب کند، ای بزرگ، ای مهماننواز، به مهربانیات ای مهربانترین مهربانان.
نظرات کاربران