مجله علمی تفریحی بیبیس
0

دانلود کتاب آموزش دپلاریزاسیون – کمک به دانش آموزان و معلمان برای رسیدن به خطوط اختلاف

بازدید 767
  • عنوان کتاب: Learning to Depolarize Helping Students and Teachers Reach Across Lines of Disagreement
  • نویسنده: Kent Lenci
  • حوزه: تدریس
  • سال انتشار: 2023
  • تعداد صفحه: 165
  • زبان اصلی: انگلیسی
  • نوع فایل: pdf
  • حجم فایل: 6.62 مگابایت

به مدت 20 سال، مانند یک مامور مخفی، خودم را در میان دانش آموزان راهنمایی جاسازی کردم. گاهی اوقات، برای حضور در هیئت منصفه یا تمدید گواهینامه رانندگی، ظاهر می‌شدم و فرارها من را سرگردان می‌کرد. مردم سوار قطار شدند. قدم زدند. آنها دفاتر را اشغال کردند – چه کردند؟ به نظر می رسد هر زمان که روح آنها را تحریک می کرد، قهوه می نوشیدند. به نظر می‌رسیدند که از ساختارهایی که زندگی روزمره من را محدود می‌کردند غافل بودند. آیا این کاری است که مردم انجام می دهند؟ من تعجب می کنم. دنیای خارج از مدرسه و مردمی که در آن دنیا زندگی می کردند، دور افتاده و ناآشنا بودند. حوزه من مدرسه راهنمایی بود، برنامه آن ریتم زندگی من بود، ساکنان آن کانون توجه من بود. این افراد می توانستند تا سر حد ناتوانی بی دست و پا باشند، اما دوست داشتنی و خنده دار بودند. آنها کنجکاو بودند و انرژی آنها نفس گیر بود. آنها به شدت اجتماعی بودند. آن‌ها صندلی‌ها را ذخیره می‌کردند، در حین کلاس شوخی می‌کردند، و گاهی مانند ماهی‌های دریایی گاو نر، در تلاشی تب‌آلود برای تثبیت جایگاه خود در نظم اجتماعی، با یکدیگر برخورد می‌کردند. شانس آنها می تواند به سرعت تغییر کند. صبح روز دوشنبه ممکن است آنها را بی‌حساب از گروهی از دوستان که قبلاً مطمئن بودند جدا کرده و آنها را گیج و بی‌حوصله بگذارد. برای محافظت در برابر چنین احتمالاتی، آنها در حالی که مانند موجی از امنیت اجتماعی در راهرو راهپیمایی می کردند، دست ها را قفل می کردند. در طول دو دهه معلمی ام درس های زیادی آموختم: اینکه در هفته دوم مدرسه بیمار می شوم (بدون نیاز به بیماری همه گیر) و در تعطیلات آخر هفته تا اواسط ژوئن در دسترس نیستم. سه‌شنبه‌های تاکو بیش از حد ارزیابی می‌شدند، اما چهارشنبه‌های شیرشکلاتی ارزش تبلیغات را داشت. که روزهای برفی هنوز مهم بود. مهمتر از همه، با وجود علاقه ای که به آنها داشتم، یاد گرفتم که دانش آموزان راهنمایی نژاد متفاوتی هستند. تا زمانی که به مدت 20 سال به این کودکان آموزش دادم و 41 فصل ورزشی (از جمله آن یک فصل تاسف بار بسکتبال) را مربیگری کردم، متوجه شدم که اشتباه کرده ام. در واقع، نیاز شدید به تأیید و پذیرش اجتماعی که دوران راهنمایی را تعریف می کند، مرحله ای نیست که فرد از آن عبور کند. پوستی نیست که در راه خروج از نوجوانی ریخته شود. آموزش است ما محصول آن آموزش هستیم.

For 20 years, like an undercover agent, I embedded myself among middle schoolers. Occasionally, I would emerge— to attend jury duty or renew my driver’s license— and the escapes would leave me disoriented. People rode trains. They strolled. They occupied offices— doing what? They drank coffee, seem¬ingly whenever the spirit moved them. They appeared oblivious to the structures that bound my day- to- day existence. Is this what people do? I would wonder. The world outside of school and the people who inhabited that world were remote and unfamiliar.
My domain was middle school, its schedule the rhythm of my life, its occupants the focus of my attention. These people could be awkward to the point of incapacitation, but they were endearing and funny. They were curious, and their energy was breathtaking. They were intensely social. They would save seats, crack jokes during class, and sometimes, like bull walruses, smash into each other in a feverish attempt to secure their slot in the social order. Their fortunes could change quickly. Monday morning might find them unaccountably excised from a pre¬viously secure group of friends, leaving them bewildered and bereft. To guard against such eventualities, they would lock arms as they marched down the hallway like a steamrolling wave of social security. I learned many lessons during my two decades as a teacher: that I’d be sick by the second week of school (no pan¬demic required) and unavailable on weekends until mid- June; that taco Tuesdays were overrated but chocolate- milk Wednesdays worth the hype; that snow days still mattered. Above all else, despite my affection for them, I learned that middle schoolers were a different breed. It was not until I had taught these children for 20 years and coached 41 seasons of sports (including that one regrettable basketball season) that I realized, however, that I had been mistaken. In fact, the intense need for social affirmation and acceptance that defines middle school is not a stage through which one passes. It is not a skin to be shed on the way out of adolescence. It’s training. We are the products of that training.

این کتاب را میتوانید از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید:

Download: Learning to Depolarize

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.