مجله علمی تفریحی بیبیس
0

دانلود رمان انگلیسی “پنجاه سایه تیره تر”

بازدید 600
  • عنوان: Fifty Shades Darker
  • نویسنده: E L James
  • سال انتشار: 2011
  • تعداد صفحه: 373
  • زبان اصلی: انگلیسی
  • نوع فایل: pdf
  • حجم فایل: 2.06 مگابایت

من از روز سوم پس از مسیحیت و اولین روز کارم جان سالم به در برده ام. این یک حواس پرتی خوشایند بوده است. زمان در هاله ای از چهره های جدید، کارهایی که باید انجام شود و آقای جک هاید گذشته است. آقای جک هاید . . در حالی که به میز من تکیه می دهد، به من لبخند می زند، چشمان آبی اش برق می زند.
“کار عالی، آنا. فکر می‌کنم تیم بزرگی می‌سازیم.»
یه جورایی موفق میشم مثل لبخند لبام رو به سمت بالا جمع کنم.
زمزمه می‌کنم: «اگر برای تو خوب باشد، من می‌روم.
«البته، ساعت پنج و نیم است. فردا می بینمت.»
“شب بخیر، جک.”
“شب بخیر، آنا.”
با جمع کردن کیفم، کتم را بالا می اندازم و به سمت در می روم. بیرون در هوای اوایل عصر سیاتل، نفس عمیقی می کشم. جای خالی سینه ام را پر نمی کند، خلایی که از صبح شنبه وجود دارد، یادآور توخالی دردناک از دست دادن من. با سرم پایین به سمت ایستگاه اتوبوس می روم، به پاهایم خیره می شوم و به بودن بدون واندای محبوبم، سوسک قدیمی ام فکر می کنم. . . یا آئودی
فوراً در را روی این فکر بستم. نه به او فکر نکن البته، من می توانم یک ماشین بخرم – یک ماشین خوب و جدید. من گمان می کنم که او در پرداختش بیش از حد سخاوتمند بوده است و این فکر طعم تلخی در دهانم به جا می گذارد، اما آن را رد می کنم و سعی می کنم تا حد امکان ذهنم را بی حس و خالی نگه دارم. من نمی توانم در مورد او فکر کنم. نمی‌خواهم دوباره گریه‌ام را شروع کنم – نه در خیابان.
آپارتمان خالی است. دلم برای کیت تنگ شده و تصور می‌کنم او در ساحلی در باربادوس دراز کشیده و یک کوکتل خنک می‌نوشد. تلویزیون صفحه‌تخت را روشن می‌کنم تا سر و صدایی به وجود بیاید تا خلاء را پر کند و ظاهری شبیه به همنوازی ارائه دهد، اما گوش نمی‌دهم یا تماشا نمی‌کنم. می نشینم و بی تفاوت به دیوار آجری خیره می شوم. من بی حس شده ام. چیزی جز درد حس نمیکنم تا کی باید این را تحمل کنم؟
آژیر در مرا از غم و اندوهم بهت زده و قلبم به تپش می افتد. اون کی میتونه باشه؟ اینترکام را فشار می دهم.
“تحویل خانم استیل.” صدایی بی حوصله و بی تن پاسخ می دهد و ناامیدی در وجودم فرو می ریزد. با بی حوصلگی به طبقه پایین می روم و مرد جوانی را می بینم که با سروصدا آدامس می جود، جعبه مقوایی بزرگی در دست دارد و به در ورودی تکیه داده است. بسته را امضا می کنم و آن را به طبقه بالا می برم. جعبه بزرگ و شگفت آور سبک است. داخل دوجین گل رز سفید ساقه بلند و یک کارت.

I have survived Day Three Post-Christian, and my first day at work. It has been a welcome distraction. The time has flown by in a haze of new faces, work to do, and Mr. Jack Hyde. Mr. Jack Hyde . . . he smiles down at me, his blue eyes twinkling, as he leans against my desk.
“Excellent work, Ana. I think we’re going to make a great team.”
Somehow, I manage to curl my lips upward in a semblance of a smile.
“I’ll be off, if that’s okay with you,” I murmur.
“Of course, it’s five thirty. I’ll see you tomorrow.”
“Goodnight, Jack.”
“Goodnight, Ana.”
Collecting my bag, I shrug on my jacket and head for the door. Out in the early evening air of Seattle, I take a deep breath. It doesn’t begin to fill the void in my chest, a void that’s been present since Saturday morning, a painful hollow reminder of my loss. I walk toward the bus stop with my head down, staring at my feet and contemplating being without my beloved Wanda, my old Beetle . . . or the Audi.
I shut the door on that thought immediately. No. Don’t think about him. Of course, I can afford a car—a nice, new car. I suspect he has been overgenerous in his payment, and the thought leaves a bitter taste in my mouth, but I dismiss it and try to keep my mind as numb and as blank as possible. I can’t think about him. I don’t want to start crying again—not out on the street.
The apartment is empty. I miss Kate, and I imagine her lying on a beach in Barbados sipping a cool cocktail. I turn on the flat-screen television so there’s noise to fill the vacuum and provide some semblance of company, but I don’t listen or watch. I sit and stare blankly at the brick wall. I am numb. I feel nothing but the pain. How long must I endure this?
The door buzzer startles me from my anguish, and my heart skips a beat. Who could that be? I press the intercom.
“Delivery for Ms. Steele.” A bored, disembodied voice answers, and disappointment crashes through me. I listlessly make my way downstairs and find a young man noisily chewing gum, holding a large cardboard box, and leaning against the front door. I sign for the package and take it upstairs. The box is huge and surprisingly light. Inside are two dozen long-stemmed, white roses and a card.

این رمان را از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید.

Download: Fifty Shades Darker

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بیشتر بخوانید