مجله علمی تفریحی بیبیس
0

دانلود رمان انگلیسی “زمینه‌های تولد دوباره” – انقلاب آرام همسر الهی

  • عنوان: Fields of Rebirth -The Divine Wife’s Quiet Revolution
  • نویسنده: Youssef Lahmidi
  • سال انتشار: 2025
  • تعداد صفحه: 342
  • زبان اصلی: انگلیسی
  • نوع فایل: pdf
  • حجم فایل: 1.42 مگابایت
«برادر دوم، پدر از من خواست که تو را به بیمارستان ببرم. بیماری همسرت خیلی جدی است و باید آنجا تصمیمی بگیری.» لی چنزه نگاهی به زن جوانی که چند متری دورتر ایستاده بود انداخت و گفت. «او کیست؟» پرسید. لی چنزه می‌دانست برادرش درباره چه کسی صحبت می‌کند، اما نمی‌خواست چیزی توضیح دهد. بنابراین، سوال لی چنزه را نادیده گرفت و گفت: «مگر او همین الان غش نکرد؟ چرا طوری حرف می‌زنی که انگار هر لحظه ممکن است بمیرد؟» لی چنزه نفس عمیقی کشید تا آرام شود و گفت: «لی چنزه، جیائو سیو همسر توست. مراقبت از او وظیفه و مسئولیت توست. در حال حاضر، او هنوز در کما است و ما هنوز منتظر نتایج آزمایش خون او هستیم. بهتر است با من به بیمارستان بیایی. نگذار از مشت‌هایم برای پرسیدن از تو استفاده کنم.» به محض اینکه حرفش تمام شد، بند انگشتان لی چنزه صدای «شکستن» دادند، زیرا مشتش را خیلی محکم بسته بود. با چشمانی تهدیدآمیز به لی چن‌شوان نگاه کرد. اگر دوباره جرات کند یا از رفتن امتناع کند، بدش نمی‌آید او را کتک بزند تا عقلش درست کار کند. لی چن‌شوان وقتی فهمید برادرش در مورد حرفش جدی است، شوکه شد. پس از بررسی جوانب مثبت و منفی، بالاخره گفت: «بسیار خب، باید به سرپرستم اطلاع بدهم. اول تو برگرد، من کمی بعد به بیمارستان می‌روم.» لی چن‌زه با قاطعیت گفت: «نه، باید با من بیایی. من اینجا منتظرت می‌مانم. اگر تا پانزده دقیقه دیگر برنگردی، می‌آیم تو و می‌کشمت بیرون.» لی چن‌شوان از حرف‌های او عصبانی شد اما جرات رد کردن نداشت. برادرانش به راحتی می‌توانستند او را حسابی کتک بزنند. الان مخالفت کردن با او تصمیم عاقلانه‌ای نبود. او نمی‌خواست جلوی همکارانش، مخصوصاً جلوی دختر رئیسش، خجالت‌زده شود. پس از گرفتن این تصمیم، او به سمت دختر رئیس رفت و به آرامی گفت: «یانیان، من هنوز چند کار خانوادگی دارم که باید انجام دهم، بنابراین امروز نمی‌توانم با شما بیایم. بهتر است اول برگردید.» چو یانیان به چهره زیبای لی چنزه نگاه کرد و احساس کرد که قلبش تندتر می‌زند. او بین لی چنزه و لی چنزه نگاه کرد و پرسید: «برادر لی، آن مرد کیست؟» لی چنزه کمی ناراحت شد زیرا به نظر می‌رسید چو یانیان به برادرش علاقه‌مند است. او حسادت خود را کنترل کرد و با آرامش گفت: «او برادر بزرگتر من است. او ازدواج کرده و در حال حاضر دو پسر دارد.» وقتی چو یانیان سخنان او را شنید، برق چشمانش کم‌سو شد. این اولین باری بود که او جذب مردی می‌شد. متأسفانه، او ازدواج کرده و یک پسر دارد. پدرش هرگز به او اجازه نمی‌داد با یک مرد متاهل رابطه برقرار کند، بنابراین چاره‌ای جز تسلیم شدن نداشت. او ناامید شده بود و حال و حوصله ملاقات با معلمش را نداشت. بنابراین، دوباره به لی چنزه نگاه کرد، سر تکان داد و رفت. لی چن‌شوان پس از فرستادن او، به سرپرستش اطلاع داد. به جای اینکه به سرپرست بگوید همسرش بیمار است، گفت که خواهرش بیمار است. کارخانه‌ای که او، پدر جیائو و جیائو سیو در آن کار می‌کنند توسط دولت اداره می‌شود، اما آنها در بخش‌های مختلف کار می‌کنند. این لی چن‌شوان بود که از پشت پرده، به جیائو سیو اجازه کار در کارخانه را داد. اگرچه مردم به رابطه آنها شک داشتند، اما همه فقط می‌دانستند که آنها با هم نسبت فامیلی دارند. بنابراین پس از اینکه سرپرست از وضعیت جیائو سیو مطلع شد، چند روز به لی چن‌شوان مرخصی داد. لی چن‌زه، لی چن‌شوان را دید که در حال بازگشت است و پرسید: “آیا به رئیست اطلاع داده‌ای؟” لی چن‌شوان با بی‌تفاوتی گفت: “بله، اما من فقط دو روز مرخصی دارم.” او در واقع پنج روز مرخصی داشت، اما نمی‌خواست وقت زیادی را برای همسر پیر و زشتش تلف کند. او اکنون سعی می‌کند به دختر رئیسش نزدیک شود. اگر می‌توانست با چو یان‌یان ارتباط برقرار کند، می‌توانست ده سال تلاش را صرفه‌جویی کند و با یک جهش از نردبان اجتماعی بالا برود! لی چنزه که نمی‌دانست برادر دومش به چه چیزی فکر می‌کند، گفت: «پس برویم. پدر مدت زیادی منتظر بوده است.»

“Second brother, Father asked me to take you to the hospital. Your wife’s illness is very serious, and you need to make a decision there.” Li Chenze glanced at the young woman standing a few meters away and said. “Who is that?” He asked. Li Chenxuan knew who his brother was talking about, but he didn’t want to explain anything. So, he ignored Li Chenze’s question and said, “Didn’t she just faint? Why are you talking as if she will die at any time?” Li Chenze took a deep breath to calm down, and said, “Li Chenxuan, Jiao Siyu is your wife. It is your obligation and responsibility to take care of her. Currently, she is still in a coma, and we are still waiting for her blood test results. You’d better go to the hospital with me. Don’t make me use my fists to ask you.” As soon as he finished speaking, Li Chenze’s knuckles made a ‘cracking’ sound because he clenched his fist too tightly. He looked at Li Chenxuan with threatening eyes. If he dares to talk nonsense again or refuses to go, he doesn’t mind beating him until his mind works properly. Li Chenxuan was shocked when he realized that his brother was serious about what he said. After considering the pros and cons, he finally said, “Okay, I need to notify my supervisor. You go back first, I will go to the hospital in a while.” “No, you must come with me. I will wait for you here. If you don’t come back within fifteen minutes, I will go in and drag you out.” Li Chenze said firmly. Li Chenxuan was angered by his words but did not dare to refute. His brothers could easily beat him to a pulp. Going against him now would not be a wise decision. He didn’t want to embarrass himself in front of his colleagues, especially in front of his boss’s daughter. After making this decision, he walked up to the boss’s daughter and said gently, “Yanyan, I still have some family matters to deal with, so I can’t go with you today. You’d better go back first.” Chu Yanyan looked at Li Chenze’s handsome face and felt her heart beat faster. She looked back and forth between Li Chenxuan and Li Chenze and asked, “Brother Li, who is that man?” Li Chenxuan was a little unhappy since Chu Yanyan seemed to be interested in his brother. He controlled his jealousy and said calmly, “He is my older brother. He is married and already has two sons.” When Chu Yanyan heard his words, the light in her eyes dimmed. This is the first time she has been attracted to a man. Unfortunately, he is married and has a son. Her father would never allow her to get involved with a married man, so she had no choice but to give up. She was disappointed and in no mood to visit her teacher. So, she looked at Li Chenze again, nodded, and left. After sending her away, Li Chenxuan went to notify his supervisor. Instead of telling the supervisor that his wife was sick, he said that his sister was sick. The factory where he, Father Jiao, and Jiao Siyu work is managed by the government, but they work in different departments. It was Li Chenxuan who pulled the strings behind the screen that allowed Jiao Siyu to work in the factory. Although people doubted their relationship, everyone only knew that they were related. So after the supervisor learned about Jiao Siyu’s situation, he gave Li Chenxuan a few days off. Li Chenze saw Li Chenxuan coming back and asked, “Have you informed your boss?” “Yeah, but I only have two days off.” Li Chenxuan said nonchalantly. He actually had five days off, but he didn’t want to waste too much time on his old, ugly wife. He is now trying to get close to his boss’s daughter. If he could hook up with Chu Yanyan, he could save ten years of effort and climb the social ladder in one leap! Not knowing what his second brother was thinking, Li Chenze said, “Then let’s go. Father has been waiting for a long time.”

این رمان را از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید.

Download: Fields of Rebirth -The Divine Wife’s Quiet Revolution

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید

X
آموزش نقاشی سیاه قلم کلیک کنید