- عنوان رمان: Exile
- نویسنده: Rosemary Goring
- سال انتشار: 2025
- تعداد صفحه: 387
- زبان اصلی: انگلیسی
- نوع فایل: pdf
- حجم فایل: 15.0 مگابایت
مرغهای دریایی که در بعدازظهر یکشنبه، ۱۶ مه ۱۵۶۸، در حال گشتزنی در خور سولوی بودند، میتوانستند یک قایق ماهیگیری کوچک را که از بندر مری کوو، نزدیک داندرنان در گالووی، خارج میشد و سفر چهار ساعته به انگلستان را آغاز میکرد، ببینند. حتی از ارتفاع هم مشخص بود که این یک سفر ماهیگیری معمولی نیست. روی عرشه، گروهی حدود بیست نفره از مسافران بودند که هیچکدام لباس ماهیگیران را به تن نداشتند. در میان آنها، زن جوان قدبلندی با موهای قهوهای مایل به قرمز و لباسهای کهنه و مندرس وجود داشت که دیگران با احترام با او رفتار میکردند. آنها از او لباسهای بهتری پوشیده بودند، اما علیرغم ظاهر بیرونیاش، رفتارش شاهانه بود. با عبور قایق از مرز نامرئی بین اسکاتلند و انگلستان، تاریخ ساخته شد. این فرار مری، ملکه اسکاتلند، از کشوری بود که در آن به طور غیرقانونی مجبور به کنارهگیری شده بود. همانطور که تپهها و خط ساحلی گالووی را تماشا میکرد که در دوردست آبی محو میشدند، خود را در حال پشت کردن به وطنش نمیدانست. ترس از برادر ناتنیاش جیمز استوارت، ارل موری، که ارتشش اخیراً ارتش او را شکست داده بود، انگیزه فرار او بود؛ اما او کاملاً قصد داشت ظرف چند ماه به خانه برگردد، همراه با ارتشی برای کمک به بازپسگیری تاج و تختش. با توجه به اینکه هوای دریا رو به او بود و هیچ نشانهای از دشمنانش در تعقیب نبود، حتماً به خودش اجازه داده بود که امیدوار باشد بخت و اقبالش رو به زوال است. اگرچه سفر به کامبریا سریع بود و قدرت جزر و مد خطرناک آن را تسریع میکرد، اما این سفر، سرنوشتسازترین سفر از میان سفرهای متعددی بود که مری در بیست و پنج سال زندگیاش انجام داده بود. او به عنوان کودکی پنج ساله، از اسکاتلند از طریق مسیر دریایی خطرناک ساحل غربی به فرانسه فرستاده شده بود تا در امان باشد. بازگشت او، در سال ۱۵۶۱، به عنوان یک بیوه هجده ساله، نیز با خطر دستگیری توسط انگلیسیها قبل از اینکه بتواند تاج و تخت خود را به دست بگیرد، همراه بود. با این حال، این عبور در ماه مه، در حالی که آرام و بدون حادثه بود، پرخطرترین سفر بود.
Seagulls patrolling the Solway Firth on the afternoon of Sunday, 16 May 1568, would have spied a small fishing boat slip out of Port Mary Cove, near Dundrennan in Galloway, and begin the four-hour crossing to England. Even from a height it would have been obvious that this was no ordinary fishing trip. On deck was a group of around twenty passengers, none of them in fishermen’s garb. Among them was a tall young woman with shorn auburn hair and shabby, cast-off clothes, whom the others treated with deference. They were better dressed than she was, but despite her outward appearance, her demeanour was regal. As the boat crossed the invisible border between Scotland and England, history was made. This was Mary, Queen of Scots’s escape from the country where she had been forced illegally to abdicate. As she watched the Galloway hills and coastline fade into the blue distance, she did not consider herself to be turning her back on her homeland. Dread of her halfbrother James Stewart, Earl of Moray, whose army had recently routed hers, was the impulse behind her flight; but she fully intended to be back home within a few months, along with an army to help win back her throne. With the sea air in her face, and no sign of her enemies in pursuit, she must have allowed herself to hope that her fortunes were on the turn. Although the passage to Cumbria was swift, speeded by the strength of the treacherous tide, it was to prove the most fateful of the many journeys Mary had undertaken in her twenty-five years. As a child of five, she had been sent from Scotland by the hazardous west-coast sea route to France for safety. Her return, in 1561, as an eighteen-year-old widow, had also been fraught, dogged by the risk of capture by the English before she could take up her throne. Yet this May-time crossing, while calm and uneventful, was the most risky of all.
نظرات کاربران