Regrets
حسرتها
Regrets
حسرتها
I moved the glass to my lips, took a sip and sighed
لیوان رو به لبهام بردم، یه جرعه نوشیدم و آه کشیدم
Why does it feel like our lives on a Slip ‘N Slide?
چرا حس میکنم زندگیمون مثل یه سرسره آبیه؟ (سریع و غیرقابل کنترل)
Kids, they add stress, work ain’t workin’ the best
بچهها استرس اضافه میکنن، کار هم به بهترین شکل پیش نمیره
But that ain’t the explanation why this love is a mess
ولی این توضیحی برای این نیست که چرا این عشق، اینقدر بهمریختهست
I guess priorities are prioritised over time
حدس میزنم اولویتها به مرور زمان اولویتبندی میشن
And the only moments we spend are sleepin’ side by side
و تنها لحظاتی که با هم میگذرونیم، خوابیدن کنار همدیگهست
Mornin’ breaks, same old nags and complaints
صبح میشه، همون غرغرا و شکایتای همیشگی
I’m just tryna drink my coffee, if we engage, then we’ll be late
من فقط دارم سعی میکنم قهوهمو بخورم، اگه درگیر بحث بشیم، دیرمون میشه
I push it down to avoid a situation
قورتش میدم (حرفمو نمیزنم) تا از یه موقعیت بد جلوگیری کنم
But all it does is come out in the public places
ولی تنها کاری که میکنه اینه که تو مکانهای عمومی میزنه بیرون
Can’t be as open when they recognise our faces
نمیتونیم اونقدر راحت باشیم وقتی مردم چهرههامونو میشناسن
If they think it’s heated, I guess that’s an understatement
اگه فکر میکنن بحثمون داغه، حدس میزنم این دست کم گرفتنه
But it used to be alive, be electric, burnin’ bright
ولی قبلاً زنده بود، پر از هیجان بود، به روشنی میسوخت
There’s a spark left in the embers, find some gasoline tonight
یه جرقهای تو خاکستر باقی مونده، امشب یه کم بنزین پیدا کن
Shut the world down, put the past behind
دنیارو خاموش کن، گذشته رو پشت سر بذار
See the mountain, got so far to climb
کوه رو ببین، چقدر راه برای صعود داریم
Is all that’s left for you and I
آیا این تمام چیزیه که برای من و تو باقی مونده؟
Regrets
حسرتها
I’m not sayin’ it’s all in my head
نمیگم همهش تو سر منه
But I can’t help thinkin’ what’s next
ولی نمیتونم جلوی خودمو بگیرم و به این فکر نکنم که بعدش چی میشه
When tomorrow is all we got left
وقتی فردا، تنها چیزیه که برامون مونده
Confessing regrets
اعتراف به حسرتها
Why’s there distance when we’re right here?
چرا وقتی دقیقاً همینجاییم، بینمون فاصلهست؟
Is the anger just proof we care?
آیا این عصبانیت فقط مدرکیه که نشون میده اهمیت میدیم؟
A love in was is not fair
یه عشقی که در گذشته بوده، منصفانه نیست
Confessing regrets
اعتراف به حسرتها
You’re too young to understand that daddy’s comin’ home
تو خیلی جوونتر از اونی که بفهمی بابا داره برمیگرده خونه
Every time I leave the house, you think I’m forever gone
هر بار که از خونه میرم، تو فکر میکنی برای همیشه رفتم
Guess it’s from the hundred calls, goodnights on the telephone
حدس میزنم به خاطر اون صدها تماس و شب بخیر گفتنهای پای تلفنه
See this tour, I’ve gotta get it done, but why though?
ببین این تور، باید انجامش بدم، ولی آخه چرا؟
Always said I’d pause work as soon as you came
همیشه میگفتم به محض اینکه تو بیای، کار رو متوقف میکنم
Without structure, I just slipped into depression again
بدون یه ساختار منظم، من دوباره تو افسردگی فرو رفتم
This is just one of the things that I could never explain
این فقط یکی از چیزاییه که هرگز نتونستم توضیح بدم
Each and every day rollin’ the dice, forever caught in the game
هر روز تاس میندازم، برای همیشه تو این بازی گیر افتادم
Still uprootin’ you both until the sickness started
هنوزم داشتم هردوتونو از ریشه درمیاوردم تا وقتی که اون بیماری شروع شد
Missed appointments, ripped apart
قرار ملاقاتهای از دست رفته، تیکه پاره شدن
Aimed to be the best dad here, but missed the mark
هدفم این بود که بهترین پدر اینجا باشم، ولی به هدف نزدم
Breakin’ both you and your sister’s heart, and your mother’s too
شکستن قلب تو و خواهرت، و قلب مادرتون هم همینطور
I see the wood for the trees ’cause there’s no other truth
من اصل ماجرا رو میبینم، چون حقیقت دیگهای وجود نداره
I gotta stop puttin’ work so far in front of you
باید دست از قرار دادن کار، اینقدر جلوتر از شما بردارم
‘Cause there is so much more love that a man can lose
چون خیلی عشقهای بیشتری هست که یه مرد میتونه از دست بده
Tryna get back what I’ve lost, sittin’ here and all I’ve got is
…دارم سعی میکنم چیزی که از دست دادم رو پس بگیرم، اینجا نشستم و تنها چیزی که دارم
Regrets
حسرتها
I’m not sayin’ it’s all in my head
نمیگم همهش تو سر منه
But I can’t help thinkin’ what’s next
ولی نمیتونم جلوی خودمو بگیرم و به این فکر نکنم که بعدش چی میشه
When tomorrow is all we got left
وقتی فردا، تنها چیزیه که برامون مونده
Confessing regrets
اعتراف به حسرتها
Why’s there distance when we’re right here?
چرا وقتی دقیقاً همینجاییم، بینمون فاصلهست؟
Is the anger just proof we care?
آیا این عصبانیت فقط مدرکیه که نشون میده اهمیت میدیم؟
A love in was is not fair
یه عشقی که در گذشته بوده، منصفانه نیست
Confessing regrets
اعتراف به حسرتها
Three generations of women in my life, they keep me stood
سه نسل از زنها تو زندگی من هستن که منو سرپا نگه میدارن
They know that I don’t keep in touch with your mum as much as I should
اونا میدونن که من اونقدر که باید، با مامانت (مادربزرگ بچهها) در تماس نیستم
I know that you got your battles, the same as me
میدونم تو هم جنگهای خودتو داری، درست مثل من
DNA in us, we feel so much shame in us, what we offer ain’t enough
این تو دیانای ماست، ما خیلی حس شرمندگی تو وجودمون داریم، چیزی که عرضه میکنیم کافی نیست
These thoughts get dangerous, one way that the pain can stop
این افکار خطرناک میشن، یه راهی که درد میتونه متوقف بشه
Hope and pray that both my little girls, they ain’t the same as us
امیدوارم و دعا میکنم که هردوتا دختر کوچولوی من، مثل ما نشن
Missed out on so much, I really need to make it up
خیلی چیزا رو از دست دادم، واقعاً باید جبرانش کنم
Take you on a plane and just, you know
تو رو سوار هواپیما کنم و فقط، خودت میدونی
I wish there was more one-on-one, and you didn’t share your son
کاش بیشتر وقتای دو نفره داشتیم، و تو پسرتو شریک نمیشدی
I wish you didn’t have to move away, but that sorta thing comes
کاش مجبور نبودی از اینجا بری، ولی اینجور چیزا پیش میاد
When your identity shifts from bein’ mum and Imogen
وقتی هویتت از مادر و ایموژن بودن، تغییر میکنه
To havin’ my stage name in front when you talk to anyone
به داشتن اسم هنری من جلوتر از خودت، وقتی با کسی حرف میزنی
My mind’s all in a rut, I’m unsure if it will stop
ذهنم کاملاً تو یه روزمرگی گیر کرده، مطمئن نیستم متوقف بشه یا نه
If you reach out and think that I’m ignorin’ you, I’m not
اگه بهم پیام میدی و فکر میکنی دارم نادیدهت میگیرم، اینطور نیست
I’m just lost in my head, wish I could pause the world and then
من فقط تو سر خودم گم شدم، کاش میتونستم دنیارو متوقف کنم و بعد
I’ll talk it out with you and say, “Mum, I’m here again with”
“…با تو حرف بزنم و بگم “مامان، من دوباره اینجام با
Regrets
حسرتها
I’m not sayin’ it’s all in my head
نمیگم همهش تو سر منه
But I can’t help thinkin’ what’s next
ولی نمیتونم جلوی خودمو بگیرم و به این فکر نکنم که بعدش چی میشه
When tomorrow is all we got left
وقتی فردا، تنها چیزیه که برامون مونده
Confessing regrets
اعتراف به حسرتها
Why’s there distance when we’re right here?
چرا وقتی دقیقاً همینجاییم، بینمون فاصلهست؟
Is the anger just proof we care?
آیا این عصبانیت فقط مدرکیه که نشون میده اهمیت میدیم؟
A love in was is not fair
یه عشقی که در گذشته بوده، منصفانه نیست
Confessing regrets
اعتراف به حسرتها
نظرات کاربران