مجله علمی تفریحی بیبیس
0

دانلود رمان انگلیسی “بابا، من نمیخوام ازدواج کنم” – جلد. 4

بازدید 720
  • عنوان: Daddy, I Don’t Want to Marry Vol. 4
  • نویسنده: Hong Heesu
  • سال انتشار: 2022
  • تعداد صفحه: 219
  • زبان اصلی: انگلیسی
  • نوع فایل: pdf
  • حجم فایل: 1.86 مگابایت

صبح طلوع کرد و من برای یک بار زود از خواب بیدار شدم. به جای اینکه مثل همیشه در اتاقم بچرخند، لباس عوض کردم و به طبقه پایین رفتم. سلام کردم: «سلام لیندا.» «امروز پرده‌ها را عوض می‌کنی؟» «صبح بخیر، لیدی فلوین. پس من می روم پرده های جدید بیاورم.» «سیندی، من هنوز گرد و غبار روی مبلمان می بینم!» «ای-خانم شما! متاسفم!” اگر در اتاقم محبوس می ماندم، نمی توانستم صحنه را ببینم که جلوی خودم می گذرد. ​​خدمتکاران و خدمتکاران مشغول شلوغی بودند و من وقتی آنها را تماشا می کردم احساس عجیبی می کردم. به نظر می رسید همه زندگی پرمشغله‌ای داشتند، اما تا به حال، من انگیزه‌ای برای انجام هیچ کاری نداشتم “صبح بخیر، بانوی فلوئن، آنها به من احوالپرسی می کردند. “آیا چیزی هست که نیاز داری؟” خدمتکار پرسید متوجه شدم حضور من باعث ناراحتی آنها شده است. با این وجود، طبیعی بود که آنها در اطراف من کمی احساس ناراحتی کنند. جواب دادم: “اوه، نه.” “بابت همه کار شما متشکرم.”

MORNING DAWNED AND I WOKE UP EARLY FOR ONCE. INSTEAD OF lounging around in my room like I usually did, I changed clothes and went downstairs. “Hi, Linda,” I greeted. “How about changing the curtains today?” “Good morning, Lady Floyen. I’ll go get new curtains, then.” “Cindy, I still see dust on the furniture!” “Y-Your Ladyship! I’m sorry!” If I stayed locked up in my room, I wouldn’t have been able to see the scene unfolding before me. Servants and maids were busily bustling about, and I felt strange as I watched them. It seemed like everyone led a hectic life but me. Until now, I hadn’t been motivated to do anything. The only matter I had concerned myself with was evading my death flag. Now that I had successfully accomplished it, the diligent workers inspired me to change. “Good morning, Lady Floyen.” They were greeting me, so I responded in kind. “Good morning.” “Is there anything you need?” a servant asked. I noticed that my presence was making them uncomfortable. Nevertheless, it was only natural for them to feel a little uneasy around me. “Oh, no,” I answered. “Thanks for all your work.” “Of course.”

این رمان را از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید.

Download: Daddy, I Don_t Want to Marry Vol. 4

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بیشتر بخوانید