To take my love away
تا عشقم رو بگیری و ببری
When I come back around, will I know what to say?
زمانی که برمیگردم، میدونم که باید چی بگم؟
Said you won’t forget my name
گفتی اسم منو فراموش نمیکنی
Not today, not tomorrow
نه امروز، نه حتی فردا
Kinda strange, feelin’ sorrow
یه جورایی عجیبه، غمگینم
I got change (yup), you could borrow (borrow)
پول خرد دارم، (آره) میتونی قرض بگیریش (قرض)
When I come back around, will I know what to say?
زمانی که برمیگردم، میدونم که باید چی بگم؟
Not today, maybe tomorrow
امروز نه، شاید فردا
Open up the door, can you open up the door?
در رو باز کن، میتونی در رو باز کنی؟
I know you said before you can’t cope with any more
میدونم که قبلا گفتی تو نمیتونی تحملش کنی
You told me it was war, said you’d show me what’s in store
به من گفتی که یه جنگ هست، گفتی به من نشون میدی که توی مغازه چیه (در آینده چه خبره)
I hope it’s not for sure, can you open up the door?
امیدوارم قطعی نباشه، میتونی در رو باز کنی؟
Did you take
گرفتی
My love away
عشق من دوره
From me? Me
از من؟ من
Me
من
Saw your seat at the counter when I looked away
دیدمت پشت پیشخوان نشسته بودی زمانی که نگاه کردم
Saw you turn around, but it wasn’t your face
دیدم برگشتی، اما صورت تو نبود
Said, “I need to be alone now, I’m takin’ a break”
گفت “نیاز دارم که تنها باشم الان، دارم استراحت میکنم”
How come when I returned, you were gone away?
چجوریه که وقتی برگشتم، تو رفته بودی
I don’t, I don’t know why I called
نمیدونم، نمیدونم چرا زنگ زدم
I don’t know you at all
اصلا تو رو نمیشناسم
I don’t know you
نمیشناسمت
Not at all
به هیچ وجه
I don’t, I don’t know why I called
نمیدونم، نمیدونم چرا زنگ زدم
I don’t know you at all
اصلا تو رو نمیشناسم
I don’t know you
نمیشناسمت
Did you take
گرفتی
My love away
عشق من دوره
From me? Me
از من؟ من
And that’s when you found me
و اون موقع تو من رو پیدا کردی
I was waitin’ in the garden
من توی باغ منتظر بودم
Contemplatin’, beg your pardon
فکر کن، ببخش
But there’s a part of me that recognizes you
اما قسمتی از من هست که تو رو شناسایی میکنه
Do you feel it too?
تو هم حس میکنی؟
When you told me it was serious
زمانی که به من گفتی جدی بود
Were you serious? Mm
آیا جدی بودی؟
They told me they were only curious
اونا به من گفتن که فقط کنجکاو بودن
Now it’s serious, hm
حالا جدیه
Open up the door, can you open up the door?
در رو باز کن، میتونی در رو باز کنی؟
I know you said before you can’t cope with any more
میدونم که قبلا گفتی تو نمیتونی تحملش کنی
You told me it was war, said you’d show me what’s in store
به من گفتی که یه جنگ هست، گفتی به من نشون میدی که توی مغازه چیه (در آینده چه خبره)
I hope it’s not for sure, can you open up the door?
امیدوارم قطعی نباشه، میتونی در رو باز کنی؟
Wringing my hands in my lap
فشردن دستام روی رون پام
And they tell me it’s all been a trap
و تو به من میگی که همهش تله بوده
And you don’t know if you’ll make it back
و تو میگی نمیدونی بتونی برگردی یا نه
I said, “No, don’t say that”
من گفتم “نه، اینو نگو”
(Wringing my hands in my lap)
فشردن دستام روی پام
(Tell me it’s all been a trap)
(به من بگو همه اینا یه تله بوده)
(Don’t know if you’ll make it back)
(نمیدونم برمیگردی یا نه)
(I said, “No, don’t say that”)
من گفتم “نه، اینو نگو”
(Wringing my hands in my lap)
فشردن دستام روی پام
(Tell me it’s all been a trap)
(به من بگو همه اینا یه تله بوده)
(Don’t know if you’ll make it back)
(نمیدونم برمیگردی یا نه)
(No, don’t say that)
(من گفتم “نه، اینو نگو”)
نظرات کاربران