- عنوان: Berserk of Gluttony – Vol 2
- نویسنده: ISSHIKI ICHIKA
- سال انتشار: 2018
- تعداد صفحه: 255
- زبان اصلی: انگلیسی
- نوع فایل: pdf
- حجم فایل: 13.1 مگابایت
دستم را روی دری کهنه و فرسوده گذاشتم، دری که از جوانی می شناختم. وقتی بازش کردم صدای جیر جیر زد. داخل خانه ما پدرم نشسته بود و روی صندلی تکیه داده بود. در کنارش، کنار دیوار، نیزه ی مطمئنش را که با استفاده از آن پوشیده شده بود، گذاشته بود. تیغه نیزه با خون سیاه شده چسبناک بود. صورت پدرم رنگ پریده بود و بازویش زخم عمیقی داشت. یک نگاه کوتاه بیش از حد کافی بود تا به من بگوید که او در راه خانه با هیولاها مبارزه کرده است. با نگرانی به سمتش دویدم. «بابا! حال شما خوب است؟!” گریه کردم. پدرم با خنده جواب داد. “این خراش کوچک؟ چیز جدی نیست.» او همیشه سعی میکرد از شدت زخمهایش کم کند، اما حتی در کودکی من بهتر میدانستم. عجله کردم تا از چاه بیرون آب شیرین بکشم. آب آنقدر سرد بود که دستانم را بی حس کرد. سطل سنگین را دوباره به داخل بردم و شروع به تمیز کردن بریدگی پدرم کردم. اخم او وقتی که پارچه با گوشتش تماس گرفت ترس من را تایید کرد. این زخم فقط خراش نبود روستای ما به خاطر گیاه دارویی به نام «میل» معروف بود. اکثر خانوادههای محلی مقداری از میل نگه میداشتند و ما تفاوتی نداشتیم. برگها را از قفسهای در اتاق پشتیمان بیرون آوردم و آنها را له کردم و به شکل خمیر در آمدم، سپس خمیر را روی زخم پدرم مالیدم و آن را پانسمان کردم. وقتی من کار می کردم پدرم در سکوت تماشا می کرد. فقط وقتی بانداژ را تمام کردم، دهانش را باز کرد تا صحبت کند.
I PUT MY HAND on an old, well-worn door, a door I’d known since my youth. It creaked as I pushed it open. Inside our house sat my father, resting on a chair. By his side, against the wall, lay his trusty spear, worn with use. The spear’s blade was sticky with blackened blood. My father’s face was pallid and his arm bore a deep wound. One short glance was more than enough to tell me that he had battled monsters on his way home. I ran to his side, worried. “Dad! Are you all right?!” I cried. My father replied with a chuckle. “This little scratch? It’s nothing serious.” He always tried to play down the severity of his wounds, but even as a child I knew better. I hurried to draw fresh water from the well outside. The water was so cold that it numbed my hands. I hauled the heavy bucket back inside and began to clean my father’s cut. His grimace when the rag touched his flesh confirmed my fears; this wound was no mere scratch. Our village was known for a medicinal plant called “miel.” Most local families kept a stock of miel, and we were no different. I fetched the leaves from a shelf in our back room and crushed them to a paste, then rubbed the paste over my father’s wound before bandaging it. My father watched in silence while I worked. Only when I finished tying the bandage did he open his mouth to speak.
این رمان را از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید.
Download: Berserk of Gluttony – Vol 2
نظرات کاربران