مجله علمی تفریحی بیبیس
0

دانلود کتاب عادات اتمی

بازدید 562
  • عنوان کتاب: Atomic Habits
  • نویسنده/انتشارات: James Clear
  • سال انتشار: 2018
  • حوزه: علوم رفتاری
  • تعداد صفحه: 294
  • زبان اصلی: انگلیسی
  • نوع فایل: pdf
  • حجم فایل: 6.42 مگابایت

در روز پایانی سال دوم دبیرستان، با چوب بیسبال به صورتم ضربه خورد. همانطور که همکلاسی من چرخش کامل را انجام داد، چوب بیسبال از دستانش لیز خورد و قبل از اینکه مستقیماً بین چشمانم بزند، به سمت من آمد. من هیچ خاطره ای از لحظه برخورد ندارم. چوب بیسبال با چنان قدرتی به صورتم کوبید که بینی من را به شکل U شکلی له کرد. برخورد باعث شد بافت مغزم به داخل جمجمه ام برخورد کند. بلافاصله موجی از ورم در سرم موج زد. در کسری از ثانیه، بینی من شکسته، چند شکستگی جمجمه و دو کاسه چشم شکسته شد. وقتی چشمانم را باز کردم، دیدم مردم به من خیره شده اند و برای کمک می دوند. به پایین نگاه کردم و متوجه لکه های قرمز روی لباسم شدم. یکی از همکلاسی هایم پیراهن را از پشتش برداشت و به من داد. من از آن برای بستن جریان خونی که از بینی شکسته ام سرازیر می شد استفاده کردم. من که شوکه و گیج شده بودم، نمی دانستم که چقدر مجروح شده بودم. معلمم دستش را دور شانه ام حلقه کرد و راه طولانی را به سمت دفتر پرستار شروع کردیم: آنطرف الد، پایین تپه و برگشت به مدرسه. دست های تصادفی پهلوهایم را لمس کردند و من را صاف نگه داشتند. وقت گذاشتیم و آهسته راه افتادیم. هیچ کس متوجه نشد که هر دقیقه اهمیت دارد. وقتی به مطب پرستار رسیدیم، او از من یک سری سوال پرسید. “چه سالی است؟” پاسخ دادم: «1998». در واقع سال 2002 بود. “رئیس جمهور ایالات متحده کیست؟” گفتم: «بیل کلینتون». پاسخ صحیح جورج دبلیو بوش بود. “اسم مامانت چیه؟” “آه. اوم.» متوقف شدم. ده ثانیه گذشت.

ON THE FINAL day of my sophomore year of high school, I was hit in the face with a baseball bat. As my classmate took a full swing, the bat slipped out of his hands and came _ying toward me before striking me directly between the eyes. I have no memory of the moment of impact.  the bat smashed into my face with such force that it crushed my nose into a distorted U-shape.  the collision sent the so tissue of my brain slamming into the inside of my skull. Immediately, a wave of swelling surged throughout my head. In a fraction of a second, I had a broken nose, multiple skull fractures, and two shattered eye sockets. When I opened my eyes, I saw people staring at me and running over to help. I looked down and noticed spots of red on my clothes. One of my classmates took the shirt off his back and handed it to me. I used it to plug the stream of blood rushing from my broken nose. Shocked and confused, I was unaware of how seriously I had been injured. My teacher looped his arm around my shoulder and we began the long walk to the nurse’s office: across the _eld, down the hill, and back into school. Random hands touched my sides, holding me upright. We took our time and walked slowly. Nobody realized that every minute mattered. When we arrived at the nurse’s office, she asked me a series of questions. “What year is it?” “1998,” I answered. It was actually 2002. “Who is the president of the United States?” “Bill Clinton,” I said.  the correct answer was George W. Bush. “What is your mom’s name?” “Uh. Um.” I stalled. Ten seconds passed.

این کتاب را میتوانید از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید:

Download: Atomic Habits

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بیشتر بخوانید