- عنوان: Ascendance of a Bookworm Part 4 volume 5
- نویسنده: Miya Kazuki
- سال انتشار: 2022
- تعداد صفحه: 366
- زبان اصلی: انگلیسی
- نوع فایل: pdf
- حجم فایل: 10.6 مگابایت
پس از پایان کنفرانس آرشیدوک، اشراف و گیب ها در قلعه همگی از تصمیماتی که گرفته شده بود مطلع شدند. یکی از نتایج مهمتر این بود که دو عروس از آرنسباخ در دوک نشین ازدواج کردند.
«آه! آنها اجازه ازدواج فرودن را دادند!»
این تعجب از سوی ویکنت سیدونیوس ویلتورد، که به تازگی از شاه دوک شنیده بود که پسر بزرگش، فرودن، اجازه ازدواج دارد، آمد. با توجه به اینکه قبلاً یک بار ازدواج را رد کرده بودند، این خبر شگفتانگیزی بود – آنقدر شگفتانگیز که صدایش در هنگام صحبت با صدای بلند ترک خورد و نامه در دستان لرزانش میلرزید. او دقیقا می دانست که باید از چه کسی برای این هدیه تشکر کند.
او به شخص خاصی گفت: “باید فوراً به لرد گراسام اطلاع دهم.”
یک نظمیه به زودی سفر خود را از Wiltord به Gerlach آغاز کرد. هر دو استان در جنوب ارنفست قرار داشتند و گیب آنها مرکز جناح سابق ورونیکا به حساب می آمد. پرنده سفید درست زمانی که با خانواده اش مشغول خوردن شام بود، از دیوار ملک تابستانی گرلاخ پرتاب کرد و توجه همه جمع شده را به خود جلب کرد.
ماتیاس، کوچکترین پسر گرلاخ، اولین کسی بود که واکنش نشان داد. در حالی که چنگالش را رها کرد و بلافاصله شتاپش را آماده کرد، بلافاصله برگشت، موهای بنفش تیره اش تاب می خورد. این پاسخی بود که اکنون به طور طبیعی به عنوان یک شوالیه برای ورود به سال چهارم در آکادمی سلطنتی به او وارد شد. چشمان آبی او با دقت از نظم پیروی کرد. فقط در شرایط اضطراری می توان چنین مکاتباتی را پس از زنگ ششم ارسال کرد.
پرنده سفید قبل از اینکه روی بازوی ویسکونت گرلاخ نشست، آرام دور اتاق غذاخوری چرخید. او گفت: “خداوند بی رحم، این سیدونیوس است.”
Once the Archduke Conference was over, the nobles and giebes in the castle were all informed of the decisions that had been made. One of the more important outcomes was that two brides from Ahrensbach were being wed into the duchy.
“Aah! They permitted Freuden’s marriage!”
The exclamation came from Viscount Sidonius Wiltord, who had just heard from the archduke that his eldest son, Freuden, was being permitted to marry. Considering that the marriage had already been refused once before, this was marvelous news—so marvelous that his voice cracked as he spoke it aloud, and the letter shook in his trembling hands. He knew exactly who to thank for this gift.
“I must inform Lord Grausam at once,” he said to nobody in particular.
An ordonnanz soon began its journey from Wiltord to Gerlach. Both provinces were in the south of Ehrenfest, and their giebes were considered the very center of the former Veronica faction. The white bird shot through the wall of Gerlach’s summer estate just as he was eating dinner with his family, attracting the attention of all those gathered.
Gerlach’s youngest son, Matthias, was the first to react. He turned at once, his dark-purple hair swaying as he dropped his fork and immediately readied his schtappe. It was a response that now came to him naturally as a medknight due to enter his fourth year at the Royal Academy. His blue eyes carefully followed the ordonnanz; only under the most urgent circumstances would one send such correspondence after sixth bell.
The white bird circled the dining room leisurely before settling down on Viscount Gerlach’s arm. “Lord Grausam, this is Sidonius,” it said.
این رمان را از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید.
Download: Ascendance of a Bookworm Part 4 volume 5
نظرات کاربران