Adrift on a silent sea
“روی دریایی ساکت وآرام، شناورم
The cold night surrounds me
شب سرد، مرا در بر میگیرد
Black ice forms beneath
یخ سیاه، پایین شکل میگیرد
The waves of a childhood dream
موچهای یک رویای کودکی
A far light hypnotized
نوری در دوردست ها، آرمیده
A voice calls from paradise
ندایی از بهشت، صدا میزند
Paradise
بهشت
To here
به اینجا
My light is fading now
نور من اکنون در حال خاموشیست
My heart is breaking now
قلب من اکنون میشکند
My light is fading now
نور من اکنون در حال خاموشیست
My heart is breaking now
قلب من اکنون میشکند.”
A child sings to me
کودکی برایم (این) آواز (را) میخواند
The mists rise blinding me
“گرد و غبار، دیدهام را میپوشاند
I can’t find a way out of here
راهی به بیرون (رهایی) نمییابم
And the sound of angel dreams
و صدای رویاهای (یک) فرشته
The stars fall into the sea
و ستارگان، به دریا میافتند
The ice breaks
یخ میشکند
I’m pulled beneath
به پایین کشیده شدهام
Pulled beneath the waves
به پایین موج ها
My life is fading now
زندگی من اکنون رو به پایان است
My heart is breaking now
قلب من اکنون میشکند
My life is failing now
زندگی من با شکست مواجه میشود
My mind is drowning now
ذهنم، در حال غرق شدن است
But your hand reaches down
اما دست تو به پایین (دریا) میرسد
To reach down and pull me out and
به پایین میرسد تا مرا به بیرون کشد
Save me
نجاتم بده.
نظرات کاربران