Think by now I would’ve learned
فکر کنم الان دیگه یاد گرفتم
Just how you love to hurt me
چطور فقط دوست داری بهم صدمه بزنی
Before I get a chance to speak
قبل از اینکه فرصت صحبت کردن پیدا کنم
You’re convinced I’m guilty
تو من رو متقاعد به گناهکار بودن میکردی
God knows I’ve been a very bad boy
خدا میدونه که پسر خیلی بدی بودم
You been tellin me
تو بهم میگفتی
You been tellin me
تو بهم میگفتی
But God knows I didn’t break your toys
اما خدا میدونه که من اسباب بازی هاتو نشکوندم
But you’re blamin me
اما منو سرزنش میکردی
You’re blamin me
سرزنشم میکردی
I feel thrown out the window
احساس میکنم که از پنجره به بیرون پرتاب شدم
You seem to enjoy
به نظر میرسه لذت میبری
You don’t have to be so So hard on your boy
نو مجبور نیستی که با پسرت سخت گیر باشی
You don’t have to be so (God knows you don’t have to be so)
تو مجبور نیستی که خیلی (خدا میدونه که مجبور نیستی)
So search and destroy (Search and destroy)
خیلی بگردی و تخریب کنی
I feel thrown out the window (I feel thrown out the window)
احساس میکنم که از پنجره به بیرون پرتاب شدم
You’re too hard on me, you’re too hard on your boy
تو خیلی با من سختگیری، با (دوست)پسرت خیلی سختگیری
Now, I don’t mind a little pain
حالا یه درد کوچیک برام مهم نیست
When I’ve really earned it, yeah
وقتی واقعا بدستش آوردم، آره
But you got me whipped and chained
ولی تو من رو شلاق میزنی و زنجیر میکنی
When I don’t deserve it
وقتی این حقم نیست
God knows I’ve been a very bad boy
خدا میدونه که من پسر خیلی بدی بودم
You been telling me
تو بهم میگفتی
You been telling me
تو بهم میگفتی
But God knows I didn’t break your toys
خدا میدونه که من اسباب بازی هاتو نمیشکوندم
But you’re blamin me
اما سرزنشم میکردی
You’re blamin me
I feel thrown out the window
احساس میکنم که از پنجره به بیرون پرت شدم
You seem to enjoy
به نظر میرسه لذت میبری
You don’t have to be so So hard on your boy
مجبور نیستی روی (دوست)پسرت سختگیر باشی
You don’t have to be so (God knows you don’t have to be so)
تو مجبور نیستی که خیلی (خدا میدونه که مجبور نیستی)
So search and destroy (Search and destroy)
خیلی بگردی و تخریب کنی
I feel thrown out the window (I feel thrown out the window)
احساس میکنم که از پنجره به بیرون پرت شدم
You’re too hard on me, you’re too hard on your boy
تو باهام خیلی سختگیر هستی، تو با (دوست)پسرت خیلی سختگیر هستی
A shame, a shame
شرم، شرم
It’s a damn
این لعنتی
Shame
شرم
A shame, a shame
شرم، شرم
It’s a damn shame
این شرم لعنتی
Ashamed, ashamed
شرمندگی
You’ve got me Ashamed
تو این شرمندگی رو بهم دادی
A shame, a shame
شرم، شرم
You’ve got me Ashamed
تو این شرمندگی رو بهم دادی
I feel thrown out the window
احساس میکنم که از پنجره به بیرون پرت شدم
You seem to enjoy
به نظر میرسه لذت میبری
You don’t have to be so So hard on your boy
مجبور نیستی روی (دوست)پسرت سختگیر باشی
You don’t have to be so (God knows you don’t have to be so)
تو مجبور نیستی که خیلی (خدا میدونه که مجبور نیستی)
So search and destroy (Search and destroy)
خیلی بگردی و تخریب کنی
I feel thrown out the window (I feel thrown out the window)
احساس میکنم که از پنجره به بیرون پرت شدم
You’re too hard on me, you’re too hard on your boy
تو باهام خیلی سختگیر هستی، تو با (دوست)پسرت خیلی سختگیر هستی
I feel Ashamed, ashamed
احساس شرمندگی میکنم، شرمندگی
You’ve got me Ashamed
تو این شرمندگی رو بهم دادی
Ashamed, ashamed
احساس شرمندگی میکنم، شرمندگی
You’ve got me Ashamed
تو این شرمندگی رو بهم دادی
نظرات کاربران