[المقطع الأول]
اللي يسيب يسيب، ده ما يسيبش إيدي
آنکه برود برود، اما او هرگز دست مرا رها نمیکند
واللي يغيب يغيب ويفضل ده في وريدي
و آنکه غایب شود غایب شود، اما او در رگهایم باقی میماند
ده اللي معاه قديمي، ده اللي معاه جديدي
اوست که با قدیم من است، اوست که با جدید من است
من بين كل الناس يا ناس وده بس اللي سيدي
از میان همه مردم، ای مردم، تنها اوست که آقای من است
[اللازمة]
سيدي يا سيدي يا سيدي
آقای من، ای آقای من، ای آقای من
إنت اللي سيدي يا سيدي
توئی که آقای منی، ای آقای من
سيدي يا سيدي يا سيدي
آقای من، ای آقای من، ای آقای من
ده مش بإيدي يا سیدی
این [کار] به دست من نیست، ای آقای من * (کنایه از درماندگی در برابر عشق)
سيدي يا سيدي يا سيدي
آقای من، ای آقای من، ای آقای من
خد من رصيدي يا سيدي
از حسابم (عشق و وجودم) بردار، ای آقای من
آه يا سيدي
آه، ای آقای من
[المقطع الثاني]
اللي عدّى عدّى ومن اللي جاي يا ويلي
آنچه گذشت گذشت، و از آنچه میآید، ای وای بر من
بنسى نفسي وأهدى لما بيناديلي
خودم را فراموش میکنم و آرام میگیرم، وقتی مرا صدا میزند
ده اللي جاب وودّى، ده اللي هدّ حيلي
اوست که آورد و برد، اوست که توان مرا در هم شکست
كل الناس بتقول يا صبح وأنا اللي أقول يا ليلي
همه میگویند «ای صبح!» و منم که میگویم «ای شب من!»
[اللازمة]
ليلي يا ليلي يا ليلي
شب من، ای شب من، ای شب من
بدرك ناداني يا ليلي
ماهت مرا میخواند، ای شب من
ليلي يا ليلي يا ليلی
شب من، ای شب من، ای شب من
بردك عياني يا ليلي
سردیات مریضم کرده (دلباختهام کرده)، ای شب من
ليلي يا ليلي يا ليلي
شب من، ای شب من، ای شب من
النوم جفاني يا ليلي
خواب از من دوری گزیده، ای شب من
آه يا ليلي
آه، ای شب من
[المقطع الثالث]
اللي ينسى ينسى، حبيبي مش ناسيني
آنکه فراموش کند فراموش کند، اما عزیزم مرا فراموش نمیکند
واللي يقسى يقسى، حبيبي بيراضيني
و آنکه سختگیر باشد سختگیر باشد، اما عزیزم مرا رام میکند
واللي عاجبه عاجبه، مش عاجبه يشتكيني
و آنکه خوشش بیاید خوشش بیاید، و اگر خوشش نیاید، شکایت میکند
كل الناس في عينيا صغروا وده اللي مالي عيني
همه مردم در چشمانم کوچک شدند و اوست که چشمانم را پر کرده
[اللازمة]
عيني يا عيني يا عيني
چشم من، ای چشم من، ای چشم من
زغللي عيني يا عيني
چشمانم را چپ (حسود) کن، ای چشم من * (کنایه از تحسین برانگیز بودن)
عيني يا عيني يا عيني
چشم من، ای چشم من، ای چشم من
سهرلي عيني يا عيني
چشمانم را بیدار کردی (بیخواب)، ای چشم من
عيني يا عيني يا عيني
چشم من، ای چشم من، ای چشم من
صعبان عليهم يا عيني
سخت است بر آنها (دیگران)، ای چشم من * (حسادت میبرند)
آه يا عيني
آه، ای چشم من
[المقطع الرابع]
اللي يمشي يمشي واللي يجي يجي
آنکه برود برود و آنکه بیاید بیاید
منه ما أنحرمشي، قسمتي ونصيبي
از او محروم نخواهم شد، او قسمت و بهره من است
لو كل الناس عادتني، ده يفضل حبيبي
اگر همه مردم به دشمنی من برخاستند، او همان عزیزم میماند
ويكبر مهما يكبر، مش هقوله غير يا بيبی
و هرچقدر بزرگتر شود، جز «ای عزیزم» چیزی نمیگویم
[اللازمة]
بيبي يا بيبي يا بيبي
عزیزم، ای عزیزم، ای عزیزم
قولي يا بيبي يا بيبي
بگو، ای عزیزم، ای عزیزم
بيبي يا بيبي يا بيبي
عزیزم، ای عزیزم، ای عزیزم
أنا قلبي ده بيبي يا بيبی
این قلبم، عزیزم، ای عزیزم
بيبي يا بيبي يا بيبي
عزیزم، ای عزیزم، ای عزیزم
ده إنت حبيبي يا بيبی
او [همان] توئی، عزیزم، ای عزیزم
آه يا بيبي
آه، ای عزیزم
[الخاتمة]
سيدي يا سيدي يا سيدي
آقای من، ای آقای من، ای آقای من
إنت اللي سيدي يا سيدي
توئی که آقای منی، ای آقای من
سيدي يا سيدي يا سيدي
آقای من، ای آقای من، ای آقای من
ده مش بإيدي يا سيدي
این [کار] به دست من نیست، ای آقای من
سيدي يا سيدي يا سيدي
آقای من، ای آقای من، ای آقای من
خد من رصيدي يا سيدي
از حسابم (عشق و وجودم) بردار، ای آقای من
آه يا سيدي
آه، ای آقای من

نظرات کاربران