- عنوان رمان: All That Glitters -A Pride and Prejudice Variation
- نویسنده: Julie Cooper
- سال انتشار: 2025
- تعداد صفحه: 28
- زبان اصلی: انگلیسی
- نوع فایل: pdf
- حجم فایل: 0.43 مگابایت
فیتزویلیام دارسی با اخم به عمهاش نگاه کرد. او نمیخواست اینجا باشد. اگر عمهاش عقل و شعور داشت و میتوانست در تک تک کارهایی که مباشرش برای خیر و صلاح روزینگز انجام میداد دخالت نکند، نیازی به این کار نبود. این سومین مباشری بود که از زمانی که سر لوئیس به خاطر عفو الهی از دست او فرار کرده بود، برای او استخدام کرده بود. افسوس که عقل و شعور کم بود و مرد نامهای به دارسی فرستاده بود و در آن گفته بود که دیگر نمیتواند این وضعیت را تحمل کند و تصمیم گرفته بود در جای دیگری دنبال کار جدید بگردد، حتی اگر مجبور باشد برای پیدا کردن آن به آمریکا سفر کند. «او یک احمق است، دارسی! او میخواهد شاخههای تمام درختان باغ من را قطع کند و از من انتظار دارد که هزینه آن را بپردازم! او یک ولخرج است که درختان زیبای مرا صرفاً به خاطر پرستیژ ریختن پول من به نوکران، برهنه میکند، و من هم همین را به او گفتم!» چشمانش را بست و خواست لحنش آرام بماند. «به این کار «هرس» میگویند بانوی من. اگر این کار در زمستان، زمانی که درخت خواب است، انجام نشود، هر درخت تمام انرژی خود را در بهار صرف رشد چوب و شاخ و برگ غیرضروری به جای میوه میکند. این کار ضروری است.» «به جرأت میگویم. زمستان زمان کسلکنندهای از سال است، فکر کردم این داستانی از خودش است. اما اگر اصرار کنی، طبیعتاً اطاعت میکنم. اگر قرار بود با آن ازدواج کنی، البته با کمال میل به تو اجازه میدادم که همه این تصمیمات را بگیری و مجبور نبودم وقتم را با چنین کسالتی تلف کنم.» و این بود – درخواست گزاف: «با آن ازدواج کن و این مشکلات از بین خواهند رفت». اما اولاً، او سالها پیش بیمیلی خود را نسبت به آن آشکار کرده بود؛ ثانیاً، او دروغ میگفت. لیدی کاترین هیچ چیز را بیشتر از دخالت در زندگی هر کسی که در حوزه اختیاراتش بود دوست نداشت – اگر او آنقدر احمق بود که با تنها دخترش ازدواج کند، فقط به او دسترسی بیشتری داشت. «همانطور که بارها گفتهام، اگر در مورد اقدامات مباشر خود سؤالی دارید، میتوانید برای من بنویسید – اما مگر اینکه خلاف آن را بگویم، باید از دستورالعملهای کاملاً معقول و منطقی او پیروی کنید.» صدایش بالا رفت زیرا ناامیدی از دستکاریهای ناشیانه او، که منجر به این سفر غیرضروری به روزینگز شد، به اندازهای شدید شد که تقریباً لحن جنتلمنی را که او همیشه سعی میکرد باشد، آرام کرد. نگاهی که بر چهره او بود، به او اطلاع داد که با هر کلمه او کاملاً بیتفاوت رفتار میکند. «من مباشر دیگری برای شما استخدام نمیکنم. اگر خودتان را عاقلتر میدانید، خودتان اقدام کنید. قبل از اینکه این کار را انجام دهید، آیا میتوانید تخریب تقریباً جنایتکارانهای را که با انجام این کار پس از مرگ همسرتان باعث املاک خود شدید، به شما یادآوری کنم؟ من همچنین قول میدهم، همانطور که خدا شاهد است، دیگر نمیتوانم پارک روزینگز را نجات دهم. اگر به دخالتهای آزاردهنده و نفرتانگیز خود ادامه دهید، به زودی خودتان با هر منبعی که بتوانید جمعآوری کنید، به این مسائل رسیدگی خواهید کرد. من دیگر از خودم چیزی به شما نخواهم داد.» او با ناراحتی، پوزخندی زد و گفت: «نمیدانم چرا خودت را به چنین وضعیتی میاندازی. من اوضاع را به خوبی در دست دارم. نیازی به مخالفت نیست.»
Fitzwilliam Darcy glowered at his aunt. He did not wish to be here. It would not have been necessary, had she possessed the sense of a goose—and could cease interfering in every single action her steward attempted for the good of Rosings. This was the third steward he had hired for her since Sir Lewis had escaped her for Heaven’s reprieve. Alas, sense was in short supply, and the man had sent a letter to Darcy saying that he could not endure it any longer, and had decided to seek new work elsewhere, even if he had to travel to America to find it. “He is an idiot, Darcy! He wishes to chop off the branches of every tree in my orchard, and expects me to pay for it! He is a wastrel, who would denude my beautiful trees simply for the prestige of throwing my money at menials, and so I told him!” He closed his eyes and willed his tone to remain even. “It is called ‘pruning’ my lady. If it is not undertaken in the winter whilst the tree sleeps, each tree will expend all its vigour in the spring growing unnecessary wood and foliage instead of fruit. It is essential.” “I daresay. Winter is such a dull time of year, I assumed it was a story of his own invention. But if you insist, I shall naturally comply. If you were to marry Anne, I would, of course, happily allow you to make all of these decisions, and I would not have to waste my time with such tedium.” And there it was—the extortionate demand: ‘Marry Anne and these problems shall disappear’. But firstly, he had made clear his lack of intentions towards Anne years ago; secondly, she was lying. Lady Catherine liked nothing better than meddling in the lives of anyone and everyone in her purview—she would only have more access to his, if he were foolish enough to marry her only daughter. “As I have repeatedly said, you are more than welcome to write to me if you have questions regarding the actions of your steward—but unless I say otherwise, you are to follow his quite sensible and reasonable instructions.” His voice rose as the frustration over her clumsy manipulations, resulting in this unnecessary trip to Rosings, rose in force enough to—nearly— mitigate the speech of the gentleman he always strove to be. The look upon her face informed him that she was treating his every word with complete indifference. “I will not hire you another steward. If you think yourself wiser, feel free to act yourself. Before you do, might I remind you of the nearly criminal destruction you caused your estate by doing just that after your husband’s death? I also promise, as God is my witness, I will not be salvaging Rosings Park again. If you persist in your aggravating and obnoxious interference, you will soon be attending to these issues by yourself, with whatever resources you can muster. I will give you no more of mine.” “I do not know why you work yourself into such a state,” she sniffed, offended. “I have the situation well in hand. There is no need to be disagreeable.”
این رمان را میتوانید از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید:
Download: All That Glitters -A Pride and Prejudice Variation
نظرات کاربران