مجله علمی تفریحی بیبیس
0

دانلود رمان انگلیسی “با این زندگی آهسته بس است!” – من به عنوان یک جن بالا تناسخ شدم و اکنون حوصله ام سر رفته است – جلد سوم

  • عنوان: Enough of with This Slow Life! – I Was Reincarnated as a High Elf and Now I’m bored- Vol. 3
  • نویسنده: Rarutori
  • سال انتشار: 2023
  • تعداد صفحه: 202
  • زبان اصلی: انگلیسی
  • نوع فایل: pdf
  • حجم فایل: 17.9 مگابایت
با سفر به جنوب از میان کوه ها، وارد پادشاهی لودوریا شدیم و در نهایت به پایتخت آن، ولفیر رسیدیم. شهر آنقدر بزرگ و پر جنب و جوش بود که به یاد داشتم. این گفته، اگرچه شاید ناگفته نماند، اما همه چیز یکسان نبود. با عبور از کنار قصابی که در گذشته رفت و آمد داشتم، چهره جدیدی را دیدم که پیشخوان را اداره می کرد. می‌توانستم آثاری از صورت صاحب پیر در او ببینم، اما او برای پسرش خیلی جوان به نظر می‌رسید. شاید نوه بود؟ با قضاوت از نگاه غمگین صورت وین، به نظر می رسید که او نیز متوجه شده بود. آن قصاب همیشه با او مهربان بوده است. در حالی که در سرزمین کوتوله‌ها، تفاوت واقعی بین سرعت پیری او و اطرافیانش وجود نداشت، اما در دنیای انسان‌ها همه چیز چندان آسان نبود. تنها راه برای جلوگیری از مواجهه با این حقیقت، ادامه سفر برای همیشه خواهد بود. به دنبال خیابان به سمت دوجو، از پله های منتهی به داخل بالا رفتیم. تقریباً در نیمه بالا، متوجه شدم دو نفر… نه، چهار نفر در جلوی ما منتظر ما هستند. «وای، وین و ایسر در واقع آمدند. مردی که آنجا ایستاده بود و به نظر می رسید در اواخر بیست سالگی یا اوایل سی سالگی باشد، گفت: “شهود شما باورنکردنی است، مامان.” او خود را با هوای آمادگی حمل می کرد، گویی هر لحظه آماده ضربه زدن بود، اما لبخند روی صورتش نشان از محبت واقعی به ما داشت. شکی وجود نداشت که این شیزوکی بود. در آغوش او یک کودک بود، یکی دختر چهار پنج ساله و دیگری پسری حدودا دو سه ساله. فکر می‌کردم که بچه‌های شیزوکی، آنها را به نوه‌های کایها تبدیل کرده است. در حالی که به ما خیره می‌شدند، چهره‌های گیج‌آمیز در چهره‌شان شایان ستایش بود. و در کنار آنها چهره ی غیرقابل انکار خود کایها قرار داشت. همانطور که به بالای پله ها رسیدیم، او ما را صدا زد. «به خانه خوش آمدی، ایسر، برد. فکر کردم وقتش رسیده که دوباره ببینمت. به نظر می رسد کمی بزرگ شده ای، برنده.» او با لبخندی ملایم از ما استقبال کرد، رفتارش بسیار آرام تر از آخرین باری که ملاقات کرده بودیم. به نظر می رسید وین از این که رشد خود را چنین نشان داده اند، خجالت می کشد.

Traveling south through the mountains, we entered the kingdom of Ludoria and eventually reached its capital, Wolfir. The city was as large and lively as I remembered it. That said, although maybe it went without saying, not everything was the same. Passing by a butcher I had frequented in the past, I saw a new face manning the counter. I could see some traces of the old owner’s face in him, but he appeared too young to be his son. Maybe he was a grandson? Judging by the sad look on Win’s face, it seemed he had noticed as well. That butcher had always been kind to him. While in the land of the dwarves, there had been no real difference between the speed he aged and that of those around him, but back in the human world things weren’t so easy. The only way to avoid confronting that truth would be to keep traveling forever. Following the street to the dojo, we climbed the stairs leading inside. About halfway up, I noticed there were two…no, four people waiting out front for us. “Wow, Win and Acer actually came. Your intuition is incredible, Mom,” said the man standing there, looking to be in his late twenties or early thirties. He carried himself with an air of preparedness, like he was ready to strike at any moment, and yet the smile on his face showed a genuine affection for us. There was no doubt this was Shizuki. In each of his arms was a child, one a girl of four or five years, the other a boy of about two or three. I supposed being Shizuki’s children made them Kaeha’s grandchildren. The looks of perplexed wonder on their faces as they stared at us was adorable. And beside them was the unmistakable figure of Kaeha herself. As we made it to the top of the stairs, she called out to us. “Welcome home, Acer, Win. I thought it was about time I’d see you again. Looks like you’ve grown quite a bit, Win.” She greeted us with a gentle smile, her demeanor much calmer than when we had last met. Win seemed a little embarrassed to have his growth pointed out like that.

این رمان را از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید.

Download: Enough of with This Slow Life! – Vol. 3

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید

X
آموزش ساز ویولن کانال واتساپ