My son is almost three
پسرم تقریباً سه سالشه
He used to look just like his dad
یه زمانی شبیه باباش بود
But right now he looks just like me
اما الان خیلی شبیه منه
And as far as I can see, the fruit I bear is sweet
تا جایی که میبینم، میوهای که من پرورش دادم شیرینه
But the apple’s rolling real far from the tree
ولی این سیب داره از درخت خیلی دور میافته
And falling down the hill so full of love and so carefree
و داره پایین تپه میغلطه، پر از عشق و بیخیالی
I wonder if the world will treat him any better than it treated me
فکر میکنم آیا دنیا باهاش بهتر از من رفتار میکنه یا نه
Well, Papa, don’t you preach
خب، بابا، دیگه نصیحتم نکن
I tried to teach him every day that nothing good is free, but oh, it should be
هر روز بهش یاد دادم که هیچ چیز خوبی رایگان نیست، اما ای کاش بود
And with my roots above and all my branches down below
با اینکه ریشههام بالاست و شاخههام پایین
Please tell my boy I love him so
لطفاً به پسرم بگو که چقدر دوستش دارم
Please tell the world I have to grow before I go
لطفاً به دنیا بگو که قبل از رفتن باید رشد کنم
Well, I just wanted you to know
فقط میخواستم بدونی
That I believe in magic and I believe in sin
اینکه به جادو اعتقاد دارم و به گناه هم باور دارم
I still believe in Heaven, if they’ll never let me in
هنوز به بهشت اعتقاد دارم، حتی اگه هیچ وقت راهم ندن
I started to believe in love the day I met my little twin
از روزی که پسر کوچولومو دیدم، به عشق باور پیدا کردم
I think I might start tryin’ because I haven’t been
فکر کنم باید تلاش کنم، چون تا حالا نکردم
My momma’s getting old
مامانم داره پیر میشه
Well, it’s contagious and you’ll catch it like a cold
خب، این چیزیه که مثل سرماخوردگی مسریه و میگیریش
She won’t admit it, but it’s something that I know
اون قبول نمیکنه، اما من میدونم
‘Cause every year that passes for me passes her a hundredfold
چون هر سال که برای من میگذره، برای اون صد برابر میگذره
Back in the day, my dad and I would share a laugh at all of her mistakes
قدیما من و بابام به اشتباهاتش میخندیدیم
But that alliance didn’t save me from her fate
اما اون اتحاد منو از سرنوشتش نجات نداد
No, I didn’t last ’til twenty-eight
نه، حتی تا بیست و هشت دوام نیاوردم
Became a single mom, just crushed under the weight
یه مادر تنها شدم، زیر فشار له شدم
Of a child growing faster than I think that I can take
از بچهای که سریعتر از اون چیزی که فکر میکردم بزرگ میشه
I love him anyway
به هر حال دوستش دارم
And I remind myself a time will come when he sees me turn grey
و به خودم یادآوری میکنم روزی میرسه که میبینه من پیر شدم
And realizes too late, like I did with my mother
و خیلی دیر متوجه میشه، مثل من با مامانم
So now I tell her to her face
پس الان رو در رو بهش میگم
With all my roots above and all my branches down below
با اینکه ریشههام بالاست و شاخههام پایین
Please tell my mom I love her so
لطفاً به مامانم بگو که چقدر دوستش دارم
Please tell the world I have to grow before I go
لطفاً به دنیا بگو که قبل از رفتن باید رشد کنم
Well, I just wanted you to know
فقط میخواستم بدونی
That I believe in magic and I still believe in sin
اینکه به جادو اعتقاد دارم و هنوز به گناه هم باور دارم
I still believe in Heaven, if they’ll never let me in
هنوز به بهشت اعتقاد دارم، حتی اگه هیچ وقت راهم ندن
I started to believe in love the day I met my little twin
از روزی که پسر کوچولومو دیدم، به عشق باور پیدا کردم
And I might start tryin’ because I haven’t been
و شاید شروع کنم به تلاش، چون تا حالا نکردم
I haven’t been, da-da-da-da
تا حالا نکردم، دا-دا-دا-دا
Da-da-da-da-la-la
دا-دا-دا-دا-لا-لا
Da-da-da-da-la-la
دا-دا-دا-دا-لا-لا
Da-da-da-da-la-la
دا-دا-دا-دا-لا-لا
I love him so
خیلی دوستش دارم
نظرات کاربران