مجله علمی تفریحی بیبیس
0

دانلود رمان انگلیسی “86” – جلد 1

بازدید 492
  • عنوان: 86 – Alter 1
  • نویسنده: ASATO
  • سال انتشار: 2024
  • تعداد صفحه: 148
  • زبان اصلی: انگلیسی
  • نوع فایل: pdf
  • حجم فایل: 5.28 مگابایت

برف پودری روی بازار در میدان انقلاب لیبرته و اگالیته نشسته بود و در زیر نور ملایم خورشید زمستان می درخشید. بازارچه ای برای جشنواره آتی کفاره برگزار می شد. این جشن آتش بخشش بود که هر ساله قبل از آمدن بهار برگزار می شد، اما با گذشت زمان معنای اصلی این جشنواره کم رنگ شد و اکنون به سادگی به عنوان یک رویداد سالانه دیگر دیده می شد. در حالی که داشت در بازار پر از هیجان تعطیلات پیش رو قدم می زد، لنا یازده ساله در مسیر خود ایستاد. همانطور که همه با دوستان، خانواده یا عاشقان در آن مکان می رفتند، به نظر می رسید لنا تنها کسی بود که به تنهایی قدم می زد. او هیچ رابطه عاشقانه ای نداشت، پدرش در جوانی فوت کرد و مادرش از رفتن به چنین مکان های مبتذل و عمومی متنفر بود. از آنجایی که لنا مکرراً نمرات را رد می کرد، او فقط یک دوست هم سن و سال خود داشت. پس شاید اجتناب ناپذیر بود که او اینجا تنها باشد. از این گذشته، او هر لحظه بیداری را صرف دنبال کردن هدف سرباز شدن می کرد تا بتواند روزی به گفته های شخصی که زندگی او را نجات داده است، عمل کند. او هرگز از این انتخاب ناراحت نشد … اما در مواقعی مانند این، مقداری پشیمانی وجود داشت. او به آسمان صاف زمستانی نگاه کرد، بسیار متفاوت از آسمانی که در آن روز سرنوشت ساز دید. آیا نجات دهنده من هنوز آنجا بود و زیر همین آسمان می جنگید؟ آیا او توانسته بود دوباره با برادری که آرزوی دیدارش را دارد، متحد شود؟ حتی برای یک لحظه گذرا؟ تنها همین کلمات لبهایش را که باد زمستانی خنک کرده بود، رها کرد و به آسمان لاجوردی که در میدان نبرد کشیده شده بود نگاه کرد. امید چندانی برای یافتن بیل در اطراف آن خرابه های شهر که مدت ها رها شده بود وجود نداشت. از آنجایی که اسکلت آن چنان از گوشت خارج شده بود، نگرانی چندانی از برداشتن جسد توسط حیوانات وجود نداشت. همچنین به این معنی بود که قبری که او می‌خواست حفر کند، نیازی به عمق زیادی نداشت، اما با این وجود، کندن زمین سرد با چیزی جز سرنیزه کار سختی بود – شین فقط دوازده ساله بود و هنوز قدش بسیار کوتاه بود. سخت تر

Powder snow lay over the market in Liberté et Égalité’s revolution square, glittering in the soft sunlight of winter. There was a bazaar being held for the upcoming Atonement Festival. It was a fire festival for forgiveness held yearly before the coming of spring, but with the passage of time the original meaning of the festival had faded, and it was now simply seen as one more yearly event. As she was walking through the bazaar filled with the excitement of a coming holiday, an eleven-year-old Lena stopped in her tracks. As everyone went about the place accompanied by friends, family, or lovers, Lena seemed to be the only one walking alone. She had no romantic relationships, her father died when she was young, and her mother loathed going out to such vulgar, public places. Since Lena skipped grades repeatedly, she had only one friend her age. It was perhaps unavoidable, then, that she would be here all alone. After all, she spent every waking moment ardently pursuing the goal of becoming a soldier so she could someday live up to the words of the person who saved her life. She never lamented that choice…but at times like these, there was a pinch of regret. She looked up at the clear winter sky, so different from the sky she beheld on that fateful day. Was my savior still out there, fighting beneath the same sky? Had he been able to reunite with the brother he longs to meet? Even for a fleeting moment? Those words alone left her lips, cooled by the winter wind, as she looked up at the azure sky stretching out into the battlefield. There was little hope of finding a shovel lying around in those long-abandoned city ruins. With the skeleton so stripped of flesh, there was little concern of animals picking away at the corpse. It also meant that the grave he wanted to dig wouldn’t need to be very deep, but even so, digging through the cold ground with nothing but a bayonet was backbreaking work—Shin only being twelve and still very short in stature only made it harder.

این رمان را از لینک زیر بصورت رایگان دانلود کنید.

Download: 86 – Alter 1

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاه شما توهین آمیز باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بیشتر بخوانید