Streetlight, pick a fight with a strangerزیر چراغ خیابون، با یه غریبه دعوا می‌کنم. I’ve been saving up my angerمدت‌هاست دارم خشمم رو جمع می‌کنم. Stacking up like pennies in my pocketمثل سکه‌هایی که تو ادامه مطلب

And the lights all went outچراغا همه خاموش شدن Only candles were burningفقط شمع‌ها روشن مونده بودن Built the fire for you and Iبرای من و تو آتیش درست کرده بودم And the world has ادامه مطلب

Up? (What? What?)—بالا؟ (ها؟ چی؟) Uh, what’s up? (What? What?)اِه، چه خبر؟ (ها؟ چی؟) Uh, what’s up? (Uh, Rich Kidz)اِه، چه خبر؟ (بچه‌پولدارا) Uh, what’s up? (And SkoolBoi)اِه، چه خبر؟ (و اسکول‌بوی) Uh, what’s up? ادامه مطلب

These are the hands that build cathedralsاینها دستانی هستند که کلیساها را ساختندThese are the hands that feed the worldاینها دستانی هستند که دنیا را تغذیه کردندThese are the hands that kill the ones we ادامه مطلب

Underneath a silver moon, the ship is like a ghost,زیر نور ماه،کشتی مانند روح بودShe′s been out there for a week, just waiting for the wind to blow,تو یک هفته آنجا بیرون بود، فقط منتظر ادامه مطلب

There is nothing wrong,اینجا همه چی درستهFor you to feel this way,برای داشتن این احساسYou′re trying to be strong,تو تلاش میکنی که قوی باشیIt’s harder everyday;هر روز سخت تر میشهYou have to run a home,تو ادامه مطلب

Bitemez o, beni ellerinde tuttuğun günlerتمام شدنی نیست، آن روزهایی که مرا در دستانت نگه می‌داشتیbitemez o sokaktan alıp verdiğin güllerتمام شدنی نیست، آن گل‌هایی که از همان خیابان می‌خریدی و می‌دادیbitemez hiç, gidemem ki…اصلاً ادامه مطلب

Yakıştı teni tenimeپوستش به پوست من خیلی می‌اومد. Kimse gibi değilهیچ‌کس مثل اون نبود. Yazılmış o, kaderime (Oh)انگار از قبل تو سرنوشت من نوشته شده بود. Gezerken bedenimiوقتی تنم رو می‌گشت، لمس می‌کرد… Bulmuş tarifiniانگار ادامه مطلب

Kimi sevdiysem çekti gittiهرکی رو که دوست داشتم، گذاشت و رفت. Ne yaptıysam hepsi bittiهر کاری کردم، آخرش همه‌چی تموم شد. Kimi sevdiysem çekti gittiهرکی رو عاشق شدم، یهو پرید رفت. Ne yaptıysam hepsi bittiهر ادامه مطلب

Hasreti ben seçtim, kader diyememاین عذاب فراق را خودم برگزیدم، نمی‌توانم بگویم سرنوشت بودYaraları ben deştim, iyileşmeyi bekleyememزخم‌ها را خودم کندم، نمی‌توانم انتظار بهبودی بکشمEle güne korkum yok, varsa yoksa kendimdenاز حرف مردم نمی‌ترسم، اگر ادامه مطلب