Gel, seninle yazalım tarihi en baştan yenidenبیا تا تاریخ رو با هم از اول، دوباره بنویسیم Duyuyor musun? Bize şarkılar eşlik ederمی‌شنوی؟ آهنگ‌ها ما رو همراهی می‌کنن Gözünün önünde eriyorum, görmedin senدارم جلوی چشمات آب ادامه مطلب

عنوان: Operating Systems / Betriebssysteme نویسنده: Christian Baun حوزه: سیستم عامل سال انتشار: 2025 تعداد صفحه: 324 زبان اصلی: انگلیسی نوع فایل: pdf حجم فایل: 8.23 مگابایت این ویرایش دوباره شامل محتوای جدیدی است که ادامه مطلب

N—as travel with— hey, I said, “Oh, them n—as finna have a ball””رفقا سفر می‌کنن با— هی، من گفتم “اوه، اون رفقا قراره بترکونن ‘Cause, they, they from that life, you know what I’m sayin’?چون ادامه مطلب

You should’ve, you should’ve been there (Yeah)باید، باید اونجا می‌بودی (آره) You should’ve been there, my n—a (Right)باید اونجا می‌بودی، رفیق من (درسته) You should, you should’ve been thereباید، باید اونجا می‌بودی ‘Cause if you ادامه مطلب

Like Miami, Miamiمثل میامی، میامی They early days, they used to speed n—as’ s–t up (Yeah, mm, for real)اون روزای اول، اونا کارای رفقا رو تند می‌کردن (آره، م‌م، واقعاً) The way we slowed s–t ادامه مطلب

Wizardجادوگر Woo, wooووو، ووو Yeahآره It’s I, T the wizard, creepin’, crawlin’, lizard (Yeah)این منم، تِراویسِ جادوگر، در حال خزیدن و سینه‌خیز رفتن، مثل یه مارمولک (آره) Styrofoam on blizzard, wrist on blizzard, givin’ out ادامه مطلب

Another head hangs lowlyسری دیگر خمیده است Child is slowly takenکودکی به آرامی گرفته می‌شود And the violence caused such silenceو خشونت چنان سکوتی به بار آورده Who are we, mistaken?ما کی هستیم، آیا اشتباه ادامه مطلب

Woahوااوو Fireآتیش Trip, tripسفر، سفر Fireآتیش Yeahآره Trip, trip (B—h, b—h)سفر، سفر (عوضی، عوضی) Trip (Yeah, b—h, b—h)سفر (آره، عوضی، عوضی) Trip, trip (Ah, yeah)سفر، سفر (آه، آره) Trip (Yeah, b—h, woah)سفر (آره، عوضی، واو) ادامه مطلب

I wish I had the number to my younger selfکاش شماره خودِ جوون‌ترم رو داشتم I’d pick up the phone and say, “You’re only twelve“گوشی رو برمی‌داشتم و می‌گفتم: “تو فقط دوازده سالته And you’ve ادامه مطلب

I had a dream, I had a visionمن یه رویا داشتم، یه چشم‌انداز داشتم I had to work for this, and you didn’tمن مجبور بودم برای این زحمت بکشم، و تو نکشیدی I had to ادامه مطلب